ابن زياد به فرمان يزيد وارد كوفه شد، ولي شبانه، و با لباس مبدل (لباس هاشميون). مردم از ديدار او گمان بردند كه حسين عليه السلام وارد كوفه شده است، و به او خوشامد مي گفتند و عبارت مرحبا يابن رسول الله را سر مي دادند.

او بطرف دارالاماره رفت و در زد و نعمان به گمان اينكه حسين عليه السلام وارد كوفه شد در را باز نكرد و ابن زياد خود را معرفي نمود و وارد شد و البته به او نفرين كرد كه خداي


مثل تر از ياد نكند او روز بعد به مسجد رفت خطبه اي خواند و خود را بعنوان والي جديد كوفه معرفي نمود. و اعلام كرد كه با متخلفان به شدت برخورد خواهد كرد و اگر كسي از محل و جايگاه مسلم باخبر باشد و اعلام نكند راي او خطر مرگ است و... او همچنان مساله تهديد، تبعيد، وعده و وعيد را مطرح نمود آنچنان كه طعمكاران به وجد و طرب آمدند و ترسويان بر خود لرزيدند.