بازگشت

دعوتها از امام


بدنبال نشر خبر ورود امام در مكه گردهمائي ها در كوفه آغاز شد و در خانه سليمان بن صرد خزاعي كه بواقع بزرگ و رئيس شيعيان بود جمع آمدند و پس از بحث و بررسي بسيار به اين نتيجه رسيدند كه از حسين بن علي عليهماالسلام براي رهبري مردم كوفه و عراق دعوت به عمل آيد. [1] ابتدا نامه اي با امضاي سليمان بن صرد خزاعي، مسيب بن نجبه، حبيب بن مظاهر و... كه همه از بزرگان و سران شيعه بودند نوشته شد و در آن به نمايندگي از مردم درخواست كردند كه به سوي كوفه آيد و امر هدايت مردم را بر عهده گيرد.

محتواي نامه به اين مضمون بود: بسم الله الرحمن الرحيم- اين نامه اي است براي حسين بن علي اميرالمومنين عليهماالسلام از جانب شيعيان پدرش، اما بعد- مردم منتظر مقدم توأند، و جز درباره تو راي و نظري ندارند. اي پسر تو و رهبريت ما را در زير پرچم حق گرد آورد و بوسيله تو اسلام و مسلمين را تاييد فرمايد... [2] .

بدنبال آن نامه هاي ديگري پي در پي به سوي امام آمد: در برخي از آنها نوشته بودند صحراها سبز شده و ميوه ها رسيده شدند لشكر در فرمان شما مهيا گشته و مردم در انتظار مقدم تواند. در بعضي ديگر آمده است بخاطر شما خود را محبوس كرده ايم و هرگز با والي كوفه به نماز جمعه حاضر نخواهيم شد پس، درآمدن به سوي ما شتاب كن و...

در برخي از روزها تا 600 نامه براي امام مي رسيد و براساس پاره اي از اسناد ديگر، ميزان نامه ها به مرز 12 هزار رسيد (و البته برخي از مورخان رقم بالاتري را هم نوشتند) و اين تعداد خود، جو نارضائي عليه بني اميه و علاقمندي به رهبري حسين عليه السلام را مي رساند.


پاورقي

[1] لهوف، ص 27.

[2] کامل- طبري، و تقريبا همه منابع شيعي.