بازگشت

مقدمه


او از مدينه به نيت رفتن به سوي عراق بيرون آمد و اگر مستقيما به كوفه مي رفت راه او حدود 80 فرسخ كوتاه تر بود. اما اوراه خود را طولاني كرد و به مكه رفت و از مكه به سوي عراق حركت فرمود. اينكه چرا به مكه رفت سوالي است كه پاسخ آن را در فصل قبل داده ايم. در عين حال اضافه مي كنيم او به مكه آمد تا:

- صاحبدلي پيدا كند و سخن خود را با او در ميان گذارده و مقصد و برنامه خود را براي جمع مسافراني كه از گوشه و كنار دنياي اسلام وارد مكه شوند بيان نمايد.

- مردم را بيدار كند تا دريابند كه بر سر آنها چه مي آيد، و بر سر اسلام چه آورده اند.

- مردم را به وظيفه و مسووليت اسلامي خود آشنا كند و به آنها بفهماند كه براي تعيين سرنوشت خويش، خود بشخصه بايد حركت و اقدام نمايند.

- به مردم تفهيم كند كه تبليغات بني اميه در مورد خاندان پيامبر اساس ندارد. حسين عليه السلام مومن است و مسلمان و خليفه ي خدا و آيت او است، اهل دين است، اهل نماز است و...

- صفوف مردم را منظم كند و از بين آنها درهاي گرانقدري را كه لايق شهادت و درخور مخاطب شدن بابي انتم و امي باشند، پيدا نموده و قافله كربلا را به راه اندازد.