بازگشت

مرگ معاويه


بالاخره اجل معاويه سرآمد و دفتر عمرش بسته شد. او براي دنياي اسلام و جامعه مسلمين فتنه اي بزرگ بود. با مرگ او هم خودش از حمل اضافه بار معصيت راحت شد و هم مردم را راحت كرد، اگرچه مردم با برنامه اي كه اجرا كرده بودند و با تخلفي كه از فرمان رسول الله صلي الله عليه و آله داشتند راحت نشدند بلكه از دامي به دامي ديگر افتاده بودند.

او در سال 61 هجري در 80 سالگي از دنيا رفت. [1] و البته اكثريت نويسندگان و مورخان سال 60 را ذكر كرده اند. [2] ماه وفات او ماه رجب بود و سن او را برخي 75 سال نوشتند.


شيعيان دشمني او را در دل مي پروراندند و مرگ او براي آنها مايه سرور و شادماني بود مخصوصا اهل عراق دشمني او را جزئي از دين خود مي دانستند. [3] .

او در حالي مرد كه از اعمال خود پشيمان بود و گاهي مي گفت ويلي منك يا حجر، واي بر من از دست تو اي حجر (حجر بن عدي با دست و پاي بسته به زنجير بفرمان معاويه كشته شد) و هم مي گفت ان لي مع ابن عدي ليوما طويلا مرا با ابن عدي (حجر بن عدي) روز درازي (در قيامت در دادگاه عدل خداوند) است. [4] .

او گفت من مقداري از ناخن هاي پيامبر را (كه مي تراشيد) جمع كرده ام. پس از مرگم آنها را بسائيد و در چشم من بريزيد شايد خدا مرا ببخشد. [5] و هم سفارش كرد نيمي از دارائي او را به بيت المال بدهند تا مال او پاك شود. [6] .


پاورقي

[1] مروج الذهب ج 2 ص 307.

[2] مفيد، مجلسي و.

[3] الفتنه الکبري ص 295.

[4] الفتنه الکبري ج 2 ص 245.

[5] ج 2 زندگي اميرالمومنين ص 277.

[6] ص 8 ج کامل ابن اثير.