بازگشت

خريد دين


معاويه براي استقرار خود به كار خطرناكي دست زده بود و آن خريد دين مردم بود بويژه دين مبلغان و ائمه جماعات و جمعه. آنها با دين فروشي و حديث سازيها و تبليغها راي مردم را مي خريدند وامر را بر آنان مشتبه مي ساختند تا حدي كه معاويه همطراز علي و از او برتر و عديل عمار ياسر و ذوالشهادتين بود.

چه بسيار شكم پرستاني كه براي دستيابي به مال و موقعيت و مقام به تبليغ معاويه و ترور شخصيت علي پرداختند و اين امر تنها درباره معاويه نبود كه درباره پسر فاسدش يزيد هم مطرح شد. در عصر يزيد خطيبي در مسجد كوفه بالاي منبر چنين گفت:

اين اميرالمومنين يزيد است و شما او را مي شناسيد، فردي است خوش باطن، نيكو روش، خوش برخورد، اهل احسان نسبت به زيردستان، مراقب حدود و ثغور مملكت، كه در جاي خود بخشش دارد، در سايه وجود و در عهد او راهها ايمن شدند و فتنه ها فروكش كردند. و هذا اميرالمومنين يزيد قد عرفتموه حسن السيره محمود الطريقه، ميمون النصيبه محسنا الي الرعيه و... [1] .

و حسين عليه السلام پسر پيامبر با چنين وضع و برنامه اي مواجه است. در چنين جوي چه كند؟ آيا به سخنراني بپردازد؟ يا به شكوه و گله؟ يا به نامه پراني؟ و قيام؟

حق اين است جز قيام او با تمام وجود و با تمام ياران و با همه اهلبيت عليهم السلام، اين اسرار افشاشدني نبود.



پاورقي

[1] مقتل خوارزمي ج 1 ص 242.