بازگشت

كوچك كردن حسين


پيامبر بارها و بارها حسن عليه السلام و حسين عليه السلام را آقاي جوانان اهل بهشت خوانده بود، و آنها را امام خوانده بود چه قعود كنند و چه قيام، بارها آنها را افراد مورد محبت خود اعلام كرده بود و مردم آنها را مي شناختند.

بني اميه براي سركوبي حسن عليه السلام افسانه مطلاق را مطرح كرده و در ذهنها آن را جا انداختند بدينگونه كه شايع كرده بودند، او زياد زن مي گيرد و زياد طلاق مي دهد فردي (نعوذ بالله) عياش است و خوشگذران و در طول مدت عمر 300 -250 زن گرفته است!! [1] .

اما در مورد حسين عليه السلام چاره اي نداشتند جز آنكه همان انديشه جبر را مطرح كنند و او را به جرم خروج بر امام زمان خود، اعليحضرت يزيد!! كافر معرفي نمايند. ابن زياد در [2] كوفه از مردم خواست كه اطاعت خدا و اطاعت پيشوايانتان بكنيد. عمرو بن حجاج هم در كربلا گفته بود، اطاعت اميرتان را بكنيد و در قتل كسي كه مخالفت امام را كرده و از دين خارج شده به خود شك راه ندهيد. [3] .


اين اتهام را همه جا عليه حسين عليه السلام مطرح كردند تا ريختن خونش مباح گردد. والي مكه در حين خروج حسين عليه السلام از آن شهر به سوي عراق به او گفته بود كه آيا از خدا نمي ترسي كه خروج مي كني و مايه ي تفرقه بين اين امت مي شوي. [4] ابن زياد هم به مسلم گفته بود تو عليه امامت خروج كردي و شق عصاي مسلمين نمودي. [5] شريح قاضي هم فتوا داده بود ان الحسين قد خرج عن دين جده [6] حسين از دين جدش خارج و كافر شده است.


پاورقي

[1] نگارنده اين افسانه را در کتب: در کتاب کريم اهل البيت، امام حسن مجتبي عليه‏السلام مورد تحليل قرار داده و ساختگي بودن آن را اثبات کرده است.

[2] طبري ج 4 ص 275.

[3] طبري ج 4 ص 321.

[4] طبري ج 4 ص 289.

[5] ابن اعثم ج 5 ص 98.

[6] مناقب ابن شهر آشوب.