بازگشت

فرقه مرجئه


دستگاه بني اميه از اعتقادات فرقه مرجئه نيز زياد به نفع خود استفاده مي كرد. اين فرقه بر اين باور بود كه ايمان عبارتست از اعتقاد قلبي. و بر اين اساس اگر كسي قلبا مومن باشد ولي به زبان اظهار كفر كند و يا در عمل حتي بت بپرستد و يا در كشور اسلامي با شيوه يهود و نصاري زندگي كند و بر همين اساس بميرد. بر ايمان او صدمه اي وارد نمي شود و او اهل بهشت است.

و مدعي بودند ما كه از ايمان زمامداراني چون معاويه و يزيد خبر نداريم. اينان ممكن است در دل مومن باشند. پس رباخواري معاويه، شرابخواري او و يزيد، سگبازي ها، ميمون بازي ها و حتي قتل و غارت مسلمين بر ايمان شان صدمه اي نمي زند و اين اميد هست كه آنها اهل بهشت باشند و ما حق نداريم آنها را لعنت كنيم!!.

آري فرقه مرجئه، حكومت امويان را مشروع مي دانست و مخالفت با زمامداران ستمگر را جايز نمي شمرد و اين يك نقطه اتكائي براي آنها بود تا محرمانه به نشر و ترويج عقيده آنان بپردازند آنها معتقد بودند مخالفت با بني اميه با موازين شرعي سازگار نيست. عمل آنان هرچند كفرآميز باشد. مانع اولي الامر بودن آنها نمي شود.