بازگشت

سنخ مردم كوفه


براي شناخت موضع كوفه در قبال امام بي مناسبت نيست كه نخست از سنخ آنها سر


درآوريم ببينيم آنها كه بودند و چه انديشه اي داشتند؟

نخست بدانيم كه كوفه شهري نوساز بود و مدت زيادي از تاسيس آن نگذشته بود. ظاهرا از شهرهائي است كه پس از ظهور اسلام و در عصر خلفاي راشدين پايه گذاري شده. مردم آن تركيب بندي خاصي داشتند، از قبايل مختلف، از عرب و غيرعرب بودند. و روح حاكم بر آنها روح قبيله اي بود. مردمي بودند كه همه انديشه و هم و غم را در حفظ جان و مال و موقعيت خود خلاصه مي كردند.

در بين آنها از همه تيپ مردم ديده مي شد، فقير، ثروتمند، بسيار ثروتمند، بسيار فقير، و از نظر سياسي در بين آنها هم طرفدار بني اميه بود و هم طرفدار اهلبيت، و هم گروه خوارج. وضع جامعه هنوز رنگ و ثباتي پيدا نكرده بود و تيپ هماهنگ و هم آوا در بينشان اندك بود.

بسياري از آنها ابن الوقت بودند و به زودي تغيير عقيده مي دادند. جز به منافع مادي و شخصي نمي انديشيدند. به همين جهت خيلي زود مي شد با آنها معامله سياسي كرد و ما نمونه هائي از اين معامله را در داستان امام مجتبي عليه السلام مي بينيم كه معاويه سرداران لشكر او را با پول مي خريد. اغلب آنها تابع روساي قبيله خود بودند و براي خريد مردم كافي بود كه روساي قبيله شان را بخرند.