بازگشت

سب و لعن علي


علي عليه السلام را بعنوان رئيس و رهبر شيعه مي شناختند و براي شكستن شيعه نخست كوشيدند علي عليه السلام را بشكنند. و براي بهانه ي لعن، قتل عثمان را علم كردند با اينكه مروان، دشمن علي و خليفه پس از معاويه گفته بود هيچ كس به اندازه علي از عثمان دفاع نكرده بود. اما اينك با اينحال چرا لعن علي؟ مي گفتند حكومت ما جز از اين راه استوار نمي شود. [1] .

در مساجد و در منابر همه جا سب و لعن علي بود. از او چهره ي زشتي ساخته بودند و مي گفتند او راه وصول به خدا را بر مردم مسدود كرده است. [2] نوشته اند فردي در حال


سفر بود، در نماز جمعه سب علي را فراموش كرد. به كفاره ي آن گناه!! و براي اينكه خداي از سر تقصيراتش بگذرد!! مسجدي بنا كرد به نام مسجدالذكر. [3] .

ام سلمه به معاويه نوشت گواهي مي دهم خدا و رسولش علي عليه السلام را دوست دارند- چرا به او دشنام مي دهيد؟ ولي نامه او نه جوابي داشت و نه اثري بخشيد. [4] در اين مورد ابن عباس، حتي سعد وقاص به معاويه اعتراض كردند ولي فايده اي نبخشيد. [5] و خدا نبخشد آن خطيبان و مبلغان و ائمه جمعه را كه كاسه اي داغ تر از آش شده بودند و مي كوشيدند اسنادي در محكوميت علي عليه السلام بيابند تا لعن و سب شان قربة الي الله!! باشد.


پاورقي

[1] صواعق المحرقه ص 53.

[2] النصايح الکافيه ص 72.

[3] مقتل الحسين مقرم.

[4] عقد الفريد ج 3 ص 127.

[5] مروج الذهب ج 2 ص 317.