بازگشت

در بعد فرهنگي


حق اين است دستگاه بني اميه و در راس آنها معاويه خود از نظر علم و فكر و فلسفه و ادب چيزي نداشتند تا به مردم بدهند. همه تلاشها و هم و غمشان متوجه حكومت و امت و امور دنيوي بود نه چيزي ديگر.


هر چه اهلبيت در نزديك ساختن مردم به قرآن و سنن تلاش داشتند و مي كوشيدند سطح علم و فكر مردم را بالا برند، بهمان نسبت بني اميه مي كوشيدند سطح دانش و بينش مردم را تاريك نگه دارند و حتي سعي شان متوجه آن بود كه جاهليت را در بين مردم زنده نگه دارند.

اين يك حقيقت است كه اگر سطح فكر مردم بالا مي آمد و ديگر حكومت بني اميه را نمي پذيرفتند و معاويه و ديگر افراد به اين مساله واقف بودند و نمي گذاشتند مردم وارد مرز فكر و علم شوند و سرشان را به مسائل دنيوي گرم مي داشتند.

شما در طول دوران حكومت معاويه و پسرش يزيد يك اثر فكري و علمي از بني اميه نمي بينيد و حتي تاريخ در عصر حكومت او اثر درخشنده ي فكري از مردم زمانش را هم نشان نمي دهد كه الناس علي دين ملوكهم.