بازگشت

در بعد اجتماعي


او در بعد اجتماعي از سياست تفرقه استفاده مي كرد. سعي داشت طبقات را اوج دهد و افراد را از هم دور نگه دارد. بين هر گروهي با گروه ديگر دعوا راه مي انداخت و آنها را با هم دشمن مي كرد.

فرم تهديدها، ارعابها، خبرچيني ها به گونه اي بود كه در بسياري از خانواده ها زن و شوهر و يا والدين و فرزندان امين هم نبودند و جرات نمي كردند اسرار خود را با هم در ميان گذارند. در مواردي حتي خدمتكاري، غلامي و كنيزي خبرچين دولت بوده و اطلاعات مولاي خود را به دستگاه مي داد و گرفتارش مي كرد.

ديگر از مفاسد و آلودگي و انحرافاتشان فعلا بحث نكنيم كه دست مردم در اين زمينه باز بود زيرا معاويه پس از صلح در مسجد كوفه به صراحت اعلام كرده بود كه من براي نماز و روزه و دين شما نجنگيده ام... [1] .

و خود او رئيس فساد و تباهي ها بود و داستان ارينب، كه قبلا از آن سخن به ميان آمد خود جلوه و گوشه اي از صدق اين ادعا است. [2] .


پاورقي

[1] تاريخ الخلفا.

[2] الامامه و السياسه ج 1 ص 304.