بازگشت

بي پناهي او


او مظلوم بود از آن بابت كه در بي پناهي كامل قرار داشت. در شرايطي قرار گرفته بود كه بهرجا مي رفت او را مي كشتند. فردي در چنان شوكت و عظمت، و در آن همه سرزمين هاي اسلامي بي ياور و بي پناه بود. وضع بد او را شاعري بدينگونه تصوير كرده است:

مرغان و كبوتران آسايش دارند ولي خاندان پيامبر در امان نيستند: [1] .

او در مدينه بود، قصد جان او را كردند. به مكه آمد، در آنجا هم توطئه ترور او را طراحي نمودند. به او گفتند در يمن جاي امني است. او فرمود در آنجا هم امنيتي نيست. به عراق رفت و ديديم كه در آنجا هم عرصه را بر او تنگ كردند و سرانجام او را به شهادت رساندند.

و اين شگفت است سرزميني كه در سايه تلاش جدش، سرمايه گذاري پدرش، كوشش و فعاليت خاندانش، امروز سرزمين اسلامي خوانده مي شود به گونه اي درآمده است كه حسين را در آن، امنيت و فراغي نيست و خود در روز عاشورا فرموده بود لو ترك القطا لنام. اگر مرغ قطا را راحت بگذارند مي خوابد، كنايه از اينكه مرا راحت نمي گذارند و صيادان در پي كشتن منند. [2] .



پاورقي

[1] پاورقي:شعر از کثيربن کثير و ناقل آن شرح ابن ابي‏الحديد ج 3 ص 475.

[2] متهي الامال.