بازگشت

موضع ضديت دشمن با او


او مظلوم است، زيرا در عين امامت منصوص، در عين اعلميت مورد قبول و اتفاق، در عين عصمت و تقواي ملموس، ديگران در برابر او موضع ضديت را اتخاذ كرده و از او مي خواستند كه دست از حركاتش بردارد و علي زمامدار وقت نهضتي و سر و صدائي برپا نكند.

او مظلوم است، بدان حد كه كارش به جائي رسيد كه برخي از زنان بخود حق


مي دادند او را نصيحت كنند. عمره دختر عبدالرحمن بن عوف، به امام حسين نوشت اطاعت زمامدار را رعايت كن، حفظ جماعت را بر خود لازم بشمار. [1] و فراموش نكنيم عبدالرحمن بن عوف همان كسي است كه با بازي خود در شوراي خلافت عمر، علي را از ميدان به در كرد و روزگار اسلام را براي مدت 12 سال ديگر سياه نمود.

او مظلوم است زيرا با همه شرافت و شخصيتي كه داشت، با همه خدمات و اثراتي كه براي جامعه اسلامي داشت، برخي از مردم در برخورد با امام، در سر راهها و خيابانها، مسير خود را عوض مي كردند تا با او ديدار نكنند و يا حسين حجتي را بر آنها عرضه و تمام نكند.

او مظلوم و در غربت بود از آن جهت كه در حين سفر به كربلا، از يك فرسنگي نجف گذشت و مجاز نبود كه به سر قبر پدر برود و به زيارتي و تجديد عهدي بپردازد. غربت او از همان زمان وفات رسول الله آغاز شده بود ولي بعد از وفات برادر دامنه دارتر گرديد. بويژه كه معاويه بسياري از سران اسلام، خطباي موفق، فقهاي دين، قاريان قرآن و برگزيدگان امت را كشته بود.


پاورقي

[1] طبقات ابن سعد.