بازگشت

مقدمه


كار حسين عليه السلام كاري عجيب و فوق العاده بود. فردي كه داراي خانه اي و مسكني، كاري و اشتغالي، همسري و فرزنداني دوستان و بستگان و از همه مهمتر داراي وجاهت و آبرومندي فوق العاده بود دست از همه آنها كشيد و به سوي مقصدي و باتحمل رنجي بسيار روان شد و سرانجام هم كارش به شهادت رسيد.

اين تلاش و مجاهدت، اين فداكاري و هجرت، قبول اين همه مشقات، از آوارگي و گرسنگي و تشنگي، از شهر و ديار به بيابان خشك و بي آب سفر كردن، و در آنجا خيمه زدن، و در ميان آن آفتاب سوزان به ستيز و مخاصمه پرداختن، و اعلام و بيان حقايق كردن براي چيست؟

او چه چيز كم داشت كه براي بدست آوردن آن تن به آن همه مرارتها بدهد؟ آيا خانه و زندگي نداشت؟ آيا خواستار پست و مقام و موقعيت بود؟ آيا او هم در پي آن بود براي خود قصري و خادماني فراهم كند؟ هرگز! شان حسين عليه السلام و عظمت مقام و رتبت او فراتر از اين مرز و سخنهاست. او خواستار احيا و حفظ اسلام بود. مي خواست قرآن زنده بماند اگرچه خود زنده نماند.