بازگشت

پستي دنيا


دنيا نيز چون آدمي مخلوق خداوند است، در معرض تغيير و تحول، و فنا و زوال است، خانه اي پايدار نيست كه آدمي بدان دل بندد مي دانيم كه خانه ي آخرت پايدارتر و الاخره خير و ابقي [1] زندگي در آن وسيله اي است براي رشد، براي كسب ابزار زندگي در سراي آخرت، گشتزاري است كه آدمي در آن زارع و كشاورز بحساب مي آيد.

و بدينسان دلبستگي را نشايد. بويژه در عصري كه شرايط و اوضاع دنيا دگرگون گردد، معروف جاي منكر بنشيند و منكر جاي معروف. حق كه امري ثابت و استوار است عمل نگردد و مردم از نواهي خداي رويگردان نباشد. الا و ان الدنيا قد تغيرت و نتكرت و ادبر معروفها... الا ترون الي الحق لا يعمل به، و الي المعروف لا يتناهي


عنه... [2] .

عبدالله بن عمر از حركت حسين عليه السلام به سوي عراق خبر يافت و از در خيرخواهي!! بنزدش آمد و او را به سازش با يزيد توصيه كرد و هشدارش داد كه در غير اينصورت خطر مرگ است. امام عليه السلام در اثبات عزم راسخ خود و هشيار كردن او به جريانات و ما وقع فرمود: اي اباعبدالرحمن [3] مگر نمي داني دنيا پست و خوار و ناچيز است، از پستي آن همين بس كه سر پيامبري چون يحيي بن زكريا هديه اي شد براي آلوده اي متجاوز از الودگان بني اسرائيل. اما علمت ان من هوان الدنيا علي الله ان راس يحيي بن زكريا اهدي الي بغي من بغايا بني اسرائيل. [4] .


پاورقي

[1] سوره اعلي، 17.

[2] خطبه حسين عليه‏السلام در حرکت از مکه.

[3] کنيه عبدالله بن عمر.

[4] ص 203 پرتوي از عظمت حسين عليه‏السلام.