شايد اصولا هيچ نيازي به بيان و معرفي ديد و بينش حسين عليه السلام نباشد از آن جهت كه او امام معصوم عليه السلام، اعلم افراد زمان و از نظر آگاهي متصل به وحي است. در عين حال براي آگاهي خودمان ما را نيازي به شرح مختصري از آن ديدها و بينشهاست تا خط مكتبي او شناخته تر گردد. ما اين بخش از مباحث را در سه فصل گردآوري و عرض خواهيم كرد.

فصلي از آن درباره ديدش راجع به دنيا و زندگي، پستي دنيا، و وظيفه بودن زندگي و ضرورت موضع داري در آن و بيان اين مساله كه آدمي در عرصه حيات در چه شرايط و موقعيتي است.

فصل دومي در مورد ديد و بينش نسبت به مرگ، يعني همان امر ناگزير كه ياد آن بر بسياري از دلها لرزه مي افكند. تعبيرات امام عليه السلام را از مرگ و عدم ترس امام را از آن، نوع مرگ و پذيرش آن، و ضرورت تلاش براي بي حساب نمردن را در اين فصل عرضه خواهيم كرد.

فصل سوم آن درباره ديده امام عليه السلام راجع به اسلام، وظيفه انسان در برابر آن است، در آن از خدمات جد و پدر و مادر و برادر به اسلام و احساس مسووليت در برابر آن و ضرورت حركت و قيام تا مرز جان دهي براي آن بحث كرده و چرائي تاخير امام عليه السلام را در قيام مورد بررسي قرار مي دهيم.