بازگشت

رفع حوائج


او خود روي آوري مردم نيازمند را به سوي فردي، از نعمتهاي بزرگ خدا بحساب مي آورد و مي فرمود آگاه باشيد: عرض حوايج مردم به سوي شما از نعمتهاي بزرگ خداوند بر شماست. در برابر اين نعمت اظهار ملالت نكنيد، كه آن نعمت ممكن است به نقمت تبديل گردد. و اعلموا ان حوائج الناس اليك من نعم الله عليكم، فلا تملوا النعم فتحور نقما. [1] .

براي او بسيار سخت بود از حاجت جاتمندي آگاه گردد و او را نوميد برگرداند. برخي از افراد مي خواستند عرض حاجت كنند. امام مي فرمود، لازم نيست حاجت خود را به زبان بگوئيد، آن را بنويسيد و پس از آگاهي از وضع حال او مي فرمود: حاجتك


مقضيه، حاجت تو برآورده شده است. [2] در مواردي نامه اش را نمي خواند ولي برفع مشكل او مي پرداخت.

آن عرب بدهي سنگيني داشت)60 هزار درهم) بر امام وارد شد و بالبداهه شعري در وصف او كرامتش سرود و امام كل بدهي او را پرداخت. گاهي نياز به وساطت امام در امري مالي بود، ولي امام سعي داشت حاجت او را در امر مالي روا كند تا او نيازي به وساطت نداشته باشد.


پاورقي

[1] تحف العقول.

[2] ص 117 مجالس المواعظ.