بازگشت

مردم دوستي او


او امام است و معصوم، از خاندان كرم است، دوستدار خلق خداست، و همت و خير خود را از همه جهات متوجه آنها كرده است. خليفه ي رسول الله است و در شان پيشوائي الگوئي و پيش قراولي امت و اين يك منصب الهي است كه حسين عليه السلام واجد آن است.

او هادي و راهنماي امت است، خيرخواهانه و مصرانه راه حق را از باطل جدا كرده و به آنها مي نماياند و هم به ارشاد مردم مي پردازد، و خير و هدايت او عام است و حتي دشمن را هم در بر مي گيرد، چه بسيارند خيرخواهيهاي او حتي نسبت به معاويه، كه در


راس گروه مخالفان اهلبيت بود. و يا او در روز عاشورا از سر نصيحت و ارشاد به مردم فرمود: مردم در كشتن من عجله نكنيد، خوب فكر كنيد، خوب مشورت كنيد و تصميم بگيريد، تا بعدها دچار غم و پيشماني نشويد. پس از فكر و انديشه درباره من تصميم بگيريد. فاجمعوا امركم و شركاءكم- ثم لا يكن امركم عليكم غمه، ثم اقضوا الي. [1] .

او در شان ولايت و سرپرستي مردم، چوپاني و نگهباني نسل، حمايت آنها در برابر ظالمان و طاغيان بود. در زدودن جهل از مردم، در دور داشتن آنها از غفلت، در حفظ دين و عقيده آنها، در تبليغ و احياء فكرشان نقش اساسي داشت.

او چون پدرش علي عليه السلام دوستدار مساكين و مستضعفان بود، به آن مهر مي ورزيد، آنچنان كه گوئي آنها را برادر خود مي دانست. رسول خدا صلي الله عليه و آله به او فرموده بود: يا علي ان الله وهب لك حب المساكين و المستضعفين في الارض فرضيت بهم اخوانا و رضوا بك اماما. [2] با مردم زندگي مي كرد و از آنها جدا نبود.


پاورقي

[1] احتجاج طبرسي.

[2] تحف العقول ص 245.