بازگشت

مقاومت او


از جلوه هاي جرات و شجاعت حسين عليه السلام مقاومت در برابر خصم، مقاومت در برابر مصائب، مقاومت در برابر شدائد و دشواريها و... و اين مقاومتها از او وجودي مطمئن و چون كوه استوار و زائل نشدني ساخته بود.

كيست كه در برابر آن همه اصرار از طرف دوستان و عزيزان و آن همه هشداردهيها به خطر فرجام قيام، آن همه خيرخواهيها از جانب دوستان گرانقدر چون ابن عباس، عبدالله بن جعفر و... آن همه شبه وعظها از مروان! از عبدالله بن عمر! از عبدالله بن زبير! و... بتواند ايستادگي كند و حرف خود را بزند و از راه خود سخن بگويد و از خط خود عدول نكند.

كيست كه بتواند در برابر آن همه از لكشريان، آن همه نيزه هاي تيز، شمشيرهاي برنده، تيرها، سنگ اندازيهاي وحشيانه، هلهله هاي دشمن كه نمي گذاشتند حرف او مفهوم و شنيده شود. بايستد، و با آنها احتجاج نموده و حق را علني سازد؟

و بالاخره كيست كه در يك روز آن همه جوانان خود را كشته ببيند، مرگ برادران عزيز و ياران باوفايش و كودك شير خواره اش را شاهد باشد و همچنان در طريق ادامه راه ايستادگي كند؟ يا صداي العطش كودكان را بشنود و با آن همه عاطفه و مهري كه نسبت به آنها دارد در جهت رفع عطش آنها هم كه شده تسليم خصم نگردد؟ آري، او در راه هدف خود چندان استقامت ورزيد كه فرشتگان آسمان به شگفتي افتادند.