شجاعت او
شجاعت حسين عليه السلام چند بعد و وجهه داشت، يك وجهه آن وجهه اخلاقي- سياسي است و در اين بعد كسي را شجاع مي خوانيم كه در كشاكش زندگي و در هجوم گرفتاريها و مشكلات هدف را فراموش نكند و حسين عليه السلام چنين شجاعي بود.
و از ابعاد ديگر شجاعت او، نفس حركت و مبارزه او بود كه در عين آگاهي از خطر و با همه هشدارهاي آگاهانه و پيشبينانه اي كه درباره فرجام اين قيام به او عرضه مي كردند باز هم به پيش مي رفت و دغدغه اي بخود راه نمي داد، او مي دانست كه در راه حق و اقامه مبارزه اش كشته خواهد شد و مي دانست كه بني اميه فقط او را مي خواهند از ميان بردارند و گرگ صفتانه به او حمله خواهند كرد، ولي در مسير كار و تلاش خود هرگز محافظه كاري از او مشاهده نشد و با صراحت لهجه و مقاومت در برابر شدائد قيامش را سروسامان داد.
او شجاع بود و اين شجاعت را ارثي از رسول الله براي او مي توان تلقي كرد. فاطمه عليهاالسلام روزي بر پيامبر وارد شد و عرض كرد براي دو فرزندم حسن و حسين ميراثي بگذارد. پيامبر آن دو را بر روي زانو نشانيد و فرمود:
- اما الحسن فان له هيبتي و سوددي
- و اما الحسين فان له جودي و شجاعتي
براي حسن عليه السلام هيبت و آقائيم را بميراث مي گذارم.
اما براي حسين جود و شجاعتم را به ارث مي گذارم
و اين مساله را اسناد مختلف بصورتهاي گوناگون بيان داشتند. [1] و شايد بهمين خاطر است كه استاد محمود عقاد مي گويد شجاعت حسيني هرگز غروب و افول نكند، زيرا پيوند به سرچشمه و معدن دارد. [2] .
خود او در روز عاشورا در ضمن خطبه اي فرمود: بيم و ترس زيبنده ما نيست، تا زنده ايم نمي گذاريم ستگران بحكومت برسند مگر آنگاه كه مرگ ما آغاز حكومت
آنان باشد. [3] ما اسناد بسياري را در زمينه جود، جرات و شجاعت او مي توانيم عرضه كنيم كه مورد اتفاق مورخان است. [4] .
پاورقي
[1] ربيع الابرار- زمخشري ص 513.
[2] ابوالشهداء.
[3] اعيان الشيعه ج 4 ص 160.
[4] ص 154 کشف الغمه.