مقاوم ولي تسليم
در عالم ملك و خاك حسين عليه السلام را جدا مقاوم مي بينيم آنچنان كه حاضر است سر ببازد ولي به باطل راي ندهد. و در عالم ملكوت حسين عليه السلام را جدا تسليم مي بينيم، تسليم به رضاي خدا و سرسپرده ي امر و فرمانش و اين حالت تسليم در او استغنائي
بوجود مي آورد كه نمونه اش را در هيچ سردار مبارزي نمي بينم، او در شب عاشورا بجاي آنكه بر جمع خود بيفزايد و براي خود ابزار مقاومت ديگري فراهم آورد، سربازان و مردم همراه را مرخص كرد و ناخالصها را از خود تاراند و حتي بيعت را از آنان برداشت.
در مسير حركت به سوي عراق فرزدق، شاعر اهلبيت را مي بيند و از او وضع مردم و جو كوفه را مي پرسد او هم به زباني بيان مي كند كه شمشيرهايشان به سوي تست. امام هم مي فرمايد:
ان نزل القضاء بما نحب و نرضي فنحمد الله علي نعمائه
- و هو المستعان علي اداء الشكر
- و ان حال القضاء دون الرجاء
- فلم يبعد من كان الحق نيته
- و التقوي سريرته. [1] .
اگر حكم و قضاي خدا بر اساسي جاري شود كه مورد علاقه و خشنودي ماست خداي را بر نعمتهايش سپاس مي گوئيم.
و تازه خود او بايد بما كمك رساند تا شكر نعمتهاي او را بگوئيم.
و اگر قضاي الهي خلاف اميد بود
براي كسي كه حق قصد و نيت اوست مساله مهمي نيست.
هم براي كسي كه تقوا عادت اوست
و هم در حين سفر به او خبر از شهادت مسلم عليه السلام را دادند او فرمود:
- اما انه صار الي رحمه الله تعالي و رضوانه و قضي ما عليه
- و بقي ما علينا
آگاه باشيد، او به رحمت خدا واصل شد و وظيفه خود را بحق انجام داد.
و اينك بر ماست كه وظيفه خود را انجام دهيم. [2] .
روحيه مقاومت و تسليمش بحدي است كه به دشمن مي گويد لا والله... بخدا تسليم شما نمي شوم و به شما دست بيعت نمي دهم. ولي در قتلگاه در حال جاندادن مي گويد: الهي رضا بقضاءك، تسليما لامرك. خدايا به قضاي تو راضيم، تسليم فرمان توام.
پاورقي
[1] ارشاد مفيد ج 2 ص 69.
[2] ارشاد مفيد ج 2 ص 69.