بازگشت

تصميم جدي


از جلوه آزادمنشي او، تصميمات انديشيده و جدي حسين عليه السلام در مواقع مختلف بود. او براي مساله اي الهي مي انديشيد، جوانب قضيه را در آن در نظر مي گرفت و سرانجام به اخذ تصميم درباره آن مساله مي پرداخت و پس از اتخاذ تصميم، آن را جدا بمرحله اجرا مي گذارد. در آن صورت هيچ چيزي نمي توانست مانع اجراي تصميم او


شود و تحت هيچ شرايطي مرعوب اراده ديگري نمي شد.

شما نمونه هاي اين تصميم گيري را در جريان حركت او از مدينه به مكه، و از مكه به عراق مي بينيد. آن همه خيرخواهيها، نصيحتها، تهديدها و انذارها، چه در مدينه، و چه در مكه نتوانست او را از راهي كه در پيش دارد منصرف كند.

او اهل عزت و جوانمردي بود، دفاع از اسلام و مسلمين، امر بمعروف و نهي از منكر را دوست مي داشت. و در پي آن مي خواست مظالم بني اميه را آشكار كند و از روي دغلكاريها و فريبكاريهاي آنها كه به اسم اسلام صورت مي گرفت پرده بردارد و اسلام را از چنگال آن دشمنان گرگ صفت كه در پي دزديدن اسلام بودند. نجات دهد. [1] .

او را تهديد كردند كه خطر در كمين اوست، او را مي گيرند و مي كشند، حتي برادرش محمد حنفيه آمد و خطاب به او گفت: مي داني تو را از جان دوست تر دارم، به سوي عراق مرو كه كشته خواهي شد. امام با عزمي جدي فرمود:

بخدا قسم اگر در دنيا هيچ ملجاء و پناهگاهي هم نداشته باشم باز هم با يزيد بيعت نخواهم كرد (حال كه پناهگاهي چون خداي براي من است) والله لو لم يكن لي في الدنيا ملجا، و لا ماوي لما بايعت يزيد بن معاويه. [2] و اين حكايت از روحيه قوي و عزم جدي او داشت.


پاورقي

[1] الامه و السياسه.

[2] اعيان الشيعه ج 4 ص 186.