بازگشت

طي راه


او در طريق طي راه خدا بود و مي دانست با مانع سازيهائي كه قدرتمندان كرده اند با سدهائي كه در برابر راه خدا ايجاد كرده اند طي طريق در آن سخت و راه وصول به مقصد پر از دشواري و گاهي سنگلاخ است. ولي ايمان به خدا، توكل به پروردگار، روح بلند و باعظمت او، طي راه را براي او آسان مي كرد.

او فردي فصيح و سخنور و شيرين كلام بود، عبارات جلب كننده اي از او به گوشها مي رسيد. كلمات موزون و مسجع و مقفي بكار مي برد. خطيبي قوي و نيرومند بود. روحي فياض و جوشان و سراسر انقلابي داشت كه از نفس پيامبر و از دم علي عليه السلام جان مي گرفت از دامان مادري مانوس به زمزمه هايش نشات مي يافت حتي در عين تشنگي، گرسنگي، در روز عاشورا، در برابر چندين هزار دشمن گستاخ خود را نباخت، با آرامش روحي و با طمانينه محكم و متقن سخن مي گفت.

عظمت روحي حسين عليه السلام آنگاه معلوم مي شد كه بهنگام رسيدن به بن بست و


نوميدي، و بهنگامي كه احساس مي كرد همه راهاي اصلاحي را به روي او بسته اند، و در برابر چهره اش نيزه ها نشانه رفته اند، حركتي ايثارگرانه از خود بروز مي داد و با تمام وجود به راه مي افتاد. ضربه هاي تير و نيزه و شمشير را راحت به جان مي خريد و به سوي هدف به پيش مي رفت.