بازگشت

زهد واقعي


و بدين سان او را زهدي واقعي و راستين بود. مي دانيم كه زهد ناداري و فقر نيست، بلكه داشتن و بدان دل نبستن است. حسين عليه السلام فردي فقير و درمانده و بي چيز نبود انساني بود كه سر و وضع و زندگي مرتبي داشت، صاحب آبادي و مزرعه اي بود، سرمايه و حشم داشت، براي خود درآمدي و بده و بستاني داشت.

اما همه آنها را وسيله تلقي مي كرد و آنجا كه پاي وظيفه بميان آمد از همه چشم پوشيد و به سوي انجام رسالت و مسووليت خود رفت و آنچه كه حسين را بزرگ معرفي مي نمايد اين مساله است، يعني عملي كه ديگران قادر به ايفاي آن نيستند.

او از خانه و زندگي و پرعاطفه خود بيرون آمد، از زندگي و مزرعه و مال و خانه خود، دست كشيد و آواره بيابانها شد، و سرانجام هم ديديم كه در بياباني گرم و سوزان، تنها و غريب، تشنه و گرسنه، سر به تيغ دشمن داد تا اسلام زنده بماند. و اين بزرگترين درس براي بشريت است.