بازگشت

تهديدها براي انتخاب يزيد


مساله انتخاب يزيد به ولايتعهدي مساله آسان و كوچكي نبود. امري بود كه همگان به خطا بودن آن اذعان داشتند، حتي بسياري از بني اميه براي آن، عاقبت ناميموني را پيش بيني كرده و آن را به معاويه گوشزد نموده بودند.

ولي معاويه از آن دست بردار نبود. براساس انگيزه فزونخواهي، خودكامگي، برتري جوئي و حتي انتقام گيري از خاندان بني هاشم، و دستيابي به مال و مقام، در اين امر سماجت كرد چندانكه كارش به تهديد ديگران كشانده شد.

او حسن بن علي عليهماالسلام را كه سد راه و مانعي در اين انتخاب مي ديد از ميان برداشت و مسمومش نمود و بارها و بارها نقشه ترور امام حسين عليه السلام را طراحي كرد ولي موفق درنيامد و يا كوشيد از راه تهديد و تطميع دل او را متوجه خود كند ولي حسين عليه السلام نفوذپذير نبود.

معاويه از اينكه مردم را حتي جبرا به پذيرش جانشيني يزيد وادارد بي ميل نبود. در مجلسي در حضور او در مورد جانشيني يزيد بحث درگرفت و كار به مشاجره و نزاع كشيد. يزيد بن مقفع از جاي برخاست و به مردم تفهيم كرد كه چه بخواهيد و چه نخواهيد داستان همين است كه مي بينيد:- امروز معاويه است و فردا يزيد- عبارات او چنين بود:

- اين شخص امروز اميرالمومنين است (اشاره به معاويه)

- اگر او بميرد اين فرد جانشين اوست. (اشاره به يزيد)

- و هر كس كه مخالفت كند جزاي او اين است. (اشاره به شمشير)

و معاويه او را تحسين كرد كه خوب حرفي زدي تو بهترين سخنوراني! [1] .


پاورقي

[1] الاخبار الطول وانساب الاشراف- الکامل و.