جهاد صامت امام
حسين عليه السلام در تمام دوران امامت خود، و در تمام دوران حكومت معاويه پس از
برادرش كه حدود 10 سال بود جهادي صامت و آرام داشت به انسان سازي مي پرداخت تا زمان موعود فرارسد. اما اينكه چرا او قيامي مسلحانه ترتيب نداد به دلايلي است كه از جمله آنها عبارتند از:
- اعتقاد و احترام به قرار داد صلح برادر اگر چه معاويه نقض عهد كرده بود.
- احساس غلبه در معاويه كه در صورت ظفر يافتن نظامي معاويه فاتحه اسلام را مي خواند.
- مخفي بودن حيله ها و فريبهاي معاويه از ديد عامه مردم و عدم توان جلب كمك آنها.
- و بالاخره مصلحت انديشي براي اسلام و حفظ آن كه همه جنگها و صلحها در اسلام بر آن اساس قابل تحليل است.
آري، معاويه با بذل و بخشش ها، گاهي با ترورها، زماني با دستگيري ها و زندان كردنها، دهانها را مي بست. گاهي خصم خود را فرمان مي داد كه به جنگ و جبهه رود و او را در جنگ با جلو انداختن به كشتن مي داد و در كل، كار او مكر و خدعه بود. [1] و اگر حسين در آن روزگار قيام و انقلاب مي كرد بي شك حركت او در نطفه خفه مي شد و اسلام جدا بخطر مي افتاد.
پاورقي
[1] ج 2 تاريخ يعقوبي ص 238.