بازگشت

سفارش به محمد حنفيه


محمد حنفيه در بين فرزندان علي عليه السلام يعني آنها كه از فاطمه نبودند از وجاهت و آبرومندي خوبي برخوردار بود بويژه كه امام اميرالمومنين در رابطه با او سفارش هاي بسياري به حسنين عليه السلام كرده بود و از آنها خواست كه جانب برادر را رعايت كنند. ما در مباحث قبلي خود نيز اين مساله را ذكر كرده ايم كه:

محمد در جنگ دلاوريهاي بسيار داشت و در صفين در يك روز سه جمله پياپي و پيروز انجام داده بود و آنچنان دل به دريا زده بود كه در عين زخمي شده و بيرون زدن خون از زره، بي محابا مي جنگيد و علي عليه السلام به او فرموده بود ابوك فداك، پدرت فداي تو، [1] تو امروز مرا شادان و مسرور ساخته اي او در جنگهاي ديگر علي عليه السلام نيز حضور داشت.

امام مجتبي عليه السلام به عنوان فرزند شاخص علي عليه السلام خطاب به برادرش كه بر روي برادران ديگر اثر داشت فرمود: بعد از وفات من حسين امام است، و اين ميراثي است كه از پدر و جدم به او رسيده و در كتابهاي خدا نوشته شده است. و محمد گفت بدان راضي و تسليم هستم و در مشتبهات از وجود او استفاده مي كنم. [2] .


اصولا روزي كه حسن بن علي عليه السلام از دنيا رفت در اين مساله شكي بين شيعيان وجود نداشت كه حسين عليه السلام امام است و بهمين جهت همه ذهنها متوجه او بود. و بد نيست متذكر شويم كه دشمن نيز از اين امر كاملا آگاهي داشت، مخصوصا معاويه كه بيش از همه بني اميه اعرف به مقام و عظمت علي عليه السلام و خاندانش بود ولي اينكه در برابر آنها ايستاد بدان خاطر بود كه مي خواست حكومت در اختيار او و در قبضه او باشد.



پاورقي

[1] نهج‏البلاغه.

[2] کافي- کليني.