بازگشت

مقدمه


پدر را دفن كردند. امر امامت به حسن واگذار شده و مردم به سادگي با او بيعت كردند و حسين عليه السلام نيز امر امامت او را پذيرا شد و در خدمت او قرار گرفت او دوران دهساله اي را با برادر گذراند كه همراه با رعايت احترام و تبعيت و همراهي و همگامي با او بود.

او شاهد دنياطلبي مردم در عصر برادر، بي وفائي آنها نسبت به بيعت، رفتار منافقانه مردم با آن حضرت و حتي شاهد صدمه زدن ها، مسموم كردن ها و ترورها و توطئه ها عليه برادر بود كه فرجام آن به شهادت امام مجتبي عليه السلام كشانده شد.

حق اين است روحيه ايماني مردم در عصر امام مجتبي عليه السلام محكم نبود، مردم از جنگها و درگيري ها خسته بودند، آگاهي و اعتقاد محكمي هم وجود نداشت و اين وضع و حال تلخ ترين و جانكاه ترين صدمات براي خاندان علي عليه السلام بحساب مي آمد. زيرا كار كردن با توده اي جاهل، منافق و سست ايمان كاري بس دشوار است.

او مي ديد كه چگونه حسن عليه السلام با دشمنان خود در چنان شرايط تلخي مدارا مي كند و هرگز در اين راه سستي و سراسيمگي از خود نشان نمي دهد و سعي دارد موسي وار به تحمل تكليف و پيشروي بپردازد و حسين عليه السلام در آن زمان براي او چون هارون براي موسي بود و اين دو برادر براي خدمت به اسلام پاي در ركاب قربت، و در مسير


جانفشاني بودند.