بازگشت

همراه پدر


آري حسين در همه احوال و با همه مشكلات همراه پدر بود و با همگامي با او روح و حيات خود را روشن تر و باصفاتر مي ساخت. مخصوصا او مي ديد كه پدرش چگونه در برابر كجرويها و عادات زشت و ناپسند مردم موضع مي گيرد و در رابطه با شرور و انحرافات چگونه و تا چه حد مي ايستد و مقاوت مي كند.

آنگاه كه امام اميرالمومنين عليه السلام بر حسب ضرورت از مدينه به كوفه آمد و آنجا را دارالخلافه قرار داد امام حسين نيز بهمراه همه كسان و اهل خانواده بهمراه او شد و آنگاه كه علي عليه السلام با ناكثين و قاسطين و مارقين درافتاد حسين عليه السلام در كنار او بود.

او مشكلات پدر را درمي يافت و مي ديد كه پدرش چگونه از نابساماني اجتماعي رنج مي برد و چگونه از بازي گرفته شدن تعاليم دين توسط مردم نگران است. او نيز زر اندوزي هاي عده اي را در برابر فقر توده مي ديد و اشك ريزي هاي كودكان از فقرا و مستمندان را مشاهده مي كرد. و بدين سان آماده طي راهي شده بود كه بس طولاني و سرانجام آن قيام و شهادت بود و خود مي فرمود: انا قتيل العبره من كشته اشكهاي


درماندگان، بي پناهان و ستمديدگان هستم كنايه از اينكه دفاع از اشك آنها مرا از جاي برمي خيزاند تا در برابر خصم بايستم و تا سر حد شهادت و كشته شدن به پيش روم.