بازگشت

دنبال كردن حسين


پيامبر بر صرف غذائي دعوت شده بود. در خيابان حسين عليه السلام را كه سرگرم بازي بود يافت. رفت او را بگيرد و مورد محبت قرار دهد. حسين دويدن را آغاز كرد و از دست پيامبر فرار مي كرد و رسول خدا صلي الله عليه و آله در تعقيب او رفت و او به اين سو و آن سو مي دويد و پيامبر خنديد. و هم چنان او را دنبال مي كرد و بالاخره او را گرفت و در دامان خود قرارش داد و صورت بر صورت او نهاد و فرمود: حسين از من است و من از حسينم خداوند دوست بدارد كسي را كه حسين را دوست بدارد. حسين مني و انا من حسين، احب الله من احب حسينا. [1] .


در سند ديگري آمده است كه او را در دامان خود خواباند. با دستي سرش و با دستي ديگر زير چانه اش را گرفت و زير گلويش را بوسيد. [2] و نمونه اين گونه محبت ها از او زياد ديده مي شد.


پاورقي

[1] ج 1 سين ابن ماجه ص 46.

[2] مناقب ابن شهر آشوب.