بازگشت

بيماري مادر و تغذيه او


از حوادث نادر زمان يكي اين بود كه پس از ولادت او، مادرش را بيماري عارض شد شير در پستانش خشكيد، دايه طلب كردند و نيافتند و گويد رسول خدا انگشت


ابهام در دهان او مي نهاد و طفل آن را مي مكيد آنچنان كه گوئي از پستان مادر مي مكيد و سيراب مي شد. [1] صاحب مناقب نيز مي نويسد در خردسالي شير مادرش خشك شد و گاهي پيامبر انگشت در دهان او مي گذارد او مي مكيد و سير مي شد. [2] صاحب حليه مي نويسد:

فيضع ابهامه في فمه فيمص فيها- ما يكفيه اليومين و الثلاث فينبت لحم الحسين عليه السلام من لحم رسول الله و دمه. [3] پيامبر انگشت ابهام خود را در دهان حسين عليه السلام مي گذاشت و طفل آن را مي مكيد و بيش از دو روز از اين طريق سير بود. و بدين سان گوشت حسين عليه السلام از گوشت پيامبر روئيد.

هم چنين پاره اي از اسناد نشان مي دهند كه حسين در دوران رضاع از پستان هيچ زني شير ننوشيد، نه از مادر، و نه زني ديگر و اين نكته اي است كه بسياري از مورخان اهل سنت نيز بدان اذعان دارند. [4] البته علماي شيعه چون كليني هم بدان اشعار داشتند.

بعدها كه او بزرگتر شد رسول خدا صلي الله عليه و آله غذا را در دهان خود جويده مي كرد و در دهان او مي ريخت بهمانگونه كه كبوتران براي جوجه هاي خود چنين مي كنند. [5] .


پاورقي

[1] ص 316 جلاء العيون- علامه محمد باقر مجلسي.

[2] مناقب ج 4 ص 50.

[3] ص 556 حليه الابرار ج 1.

[4] ابن جوزي ص 153- طبقات ابن سعد ج 3.

[5] مناقب 4 ص 50.