بازگشت

داستان عاشورا


آري، سخن از مهتر شهيدان است، يعني كارگردان خدائي عرصه عاشورا، همان كس كه ياد و خاطره او زلزله در دلها مي افكند و ذكر واقعه اش چون بمباران صاعقه ها دلها را ذوب مي كند. اينك سال 1416 هجري است و واقعه كربلا در سال 61 هجري


اتفاق افتاده است، يعني 1355 سال قبل، آنهم در عراق، در كربلا، آن سرزمين تفتيده و بياباني، و در كنار جريان رود فرات.

واقعه اي بظاهر ساده بود ولي در باطن و در اثر بخشي ها فوق العاده عظيم بحساب مي آيد. جمعي از حق خواهان و آزادي طلبان، با عده اي كمتر از صد تن در محاصره جمعي بس كثير قرار گرفتند و در يك روز بناي جنگ و ستيزشان با آن گروه حق شناس آغاز گشت و در پايان همان روز همه آنها به شهادت رسيدند. ولي نقش تعيين كننده همين حادثه ي به ظاهر كوچك از حوادث تعيين كننده و تاريخ ساز جهان اسلام و جهت دهنده و سازنده مسير تشيع است.

داستان عاشورا داستان پيكار بزرگمردي است كه ذلت را براي ساحت اقدس اسلام روا ندانسته و تنها زنده ماندن متوقف بهر بهائي را حتي به قيمت قبول مذلت نپسنديده است. قيام او اقدامي است عظيم و خونين در جهت بازگرداندن پيشوائي حق و عدل بر مسند مديريت جامعه. قيام حسين عليه السلام انفجار خون است در رگهاي زمان و اين ادعائي تنها مختص عاشقان و شيفتگان شيعي مذهب حسين عليه السلام نيست از آن سخن گويند بلكه آزاد مرداني چون گاندي و نهرو نيز از آن سخن گفته اند. آري، ما عاشق حسينيم و دوست و دلداده او ولي اين دلدادگي موجب آن نيست كه درباره او به اغراق سخن گوئيم و عقل و خرد ما در اين تحسين و ستايش ها تحت الشعاع احساس ها قرار گيرد.

مقصد قيام عاشورا سياه كردن چهره مدعيان دروغين، برملا كردن اسرار پشت پرده بني اميه در سركوبي اسلام، و روشن نمودن راه نيكان و پاكان بود و حسين بن علي عليه السلام راه و شيوه اي را در پيش گرفت كه خصم، كفر را علني كند و يزيد اين سخن را كه در درون داشت و آشكار نمي كرد بر زبان راند كه لعبت هاشم بالملك و...