بازگشت

ضرورت زمان و پيشوايان ما


پيشوايان معصوم با توجه به وضعيت اجتماعي، سياسي و فرهنگي حاكم بر جامعه و مقتضيات زمان خود مسئوليت سنگين امامت مردم و حراست و پاسداري از دين را در هر عصري به خوبي انجام داده اند. منشأ اصلي تفاوت سيره امامان معصوم را بايد در محيط خاص زندگي اجتماعي و فرهنگي و جو حاكم بر سرنوشت جامعه معاصر آن امامان جستجو كرد كه تا چه حد و در چه جهت و بعدي براي رسيدن به هدف، كه همان حفظ اسلام و مسلمين بود، به امام (ع)، امكان عمل به تكليف و فعاليت مي داد. زماني مقتضي صلح و سكوت و دوراني مقتضي جنگ و جهاد و دوره اي فرصت تلاش آموزشي و هنگامي ديگر ايفاي نقش ارشاد و تربيت و بالاخره عصري مقتضي پرتوافشاني خورشيد امامت از پس ابر است.

آري امامان شيعه همگان هدفي مشتركي داشتند و نور واحدي بودند كه همچون آفتاب عالمتاب در محدوده ضرورت زمان، متناسب با ظرفيت و استعداد محيط بر پنجره هاي الوان وجود نور افشاني و بلكه در راه وصول به آرمانهاي الهي جانفشاني مي كردند.

اين است راز آنكه در ذهن و زبان شيعيان حضرت علي (ع) به عنوان سمبل عدالت و شمشير و حكومت، و حسن (ع) مظهر صبر و صلح، و حسين (ع) سيدالشهداء، و الگوي شجاعت و فداكاري، و امام سجاد (ع) زين العابدين نمونه مبارزه در سنگر نيايش، و امام باقر العلوم (ع) به شكافنده دانشها، و امام صادق (ع) به احياگر تشيع، در حدي كه فرقه نجاتبخش اماميه را جعفري مي خوانند، شهرت يافته اند.

اين اشتهار به خصوصيت ويژه، بيانگر محيط خاص زندگي سياسي - فرهنگي امام و روشنگر نقش ضرورتهاي محيطي در ايفاي مسئوليتهاست، زهي تأسف كه برخي از كج انديشان بدون توجه به عنصر زمان و مكان و شرايط و مقتضيات محيط، رفتار حسين (ع) را تخطئه و امام حسن (ع) را عنصري سازشكار و امام حسين (ع) را عنصري شورشگر معرفي مي كنند! در حالي كه اين دو برادر در دوره دهساله امامت ظاهري خود درست راه پيامبر و علي (ع) را در دو مقطع از دوران زندگي پيموده اند. مگر نه اين بود كه پيامبر (ص) در دوران 13 ساله مكه راه صلح و سكوت، و پس از هجرت به مدينه راه جهاد با كفار را در پيش گرفت و نيز امام علي (ع) 25 سال پس از رحلت پيامبر (ص) سكوت باشكوه، و در دوران خلافت پنجساله نبرد و جهاد با معاندان را پي گرفت.

امام مجتبي (ع) نيز در شش ماه نخست دوران امامت پيروي از پدر و جدش شمشير كشيد و در سالهاي ديگر راه صلح را پيمود حتي امام حسين (ع) در آغازدوره امامت 9 سال در برابر معاويه راه صبر و سكوت را پيمود و تنها در دوران 6 ماهه خلافت يزيد نبرد مسلحانه با سلاح خون و شمشير را آغاز و نهضت مقدس عاشورا را در كربلا پديد آورد؛ زيرا امام حسين (ع) در آن روزگار سياه براي احياي اسلام و سيره نبوي و علوي و احياي ارزشهاي اسلامي بزرگترين سلاحي كه در اختيار داشت خون و جان بود كه بر فرق دشمن كوفت و از اين جانبازي، حماسه جاويد و پيام جاودانه اي پديد آورد كه خونبهاي همه آزادمنشي و آزادگيها در گستره تاريخ شد:



حسن اگر بنشست و حسين اگر برخاست

بقاي دين خدا شد از اين قيام و قعود



امام با انتخاب آگاهانه جهاد و شهادت، احساس مسئوليت، علم و عصمت و اصابت نظر خود را به جهانيان اثبات كرد؛ زيرا شهادت حسين (ع) و ياران باوفاي او مظلوميت و حقانيت اهل بيت (ع) را مسجل ساخت و در نتيجه آن مردم پس از مدتها كناره گيري از عترت پيامبر (ص) بار ديگر پس از واقعه عاشورا به خانه امام باقر (ع) و صادق (ع) رو آوردند و مكتب پوياي تشيع يعني اسلام ناب و دست نخورده را مجددا احيا كردند.

با جانبازي امام و ياران او حركت ارتجاعي جاهلي امويان خنثي و ارزشهاي فراموش شده در جامعه اسلامي احيا گرديد و به تعبير شاعر معاصر، مرحوم دكتر قاسم رسا خراساني:



اي اشك ماتمت به رخ ملت آبرو

وي از طفيل خون تو اسلام سرخرو



اسلام زنده كردي خود گشته اي شهيد

برده است نام و ياد تو دين نبي جلو



گر آب را به روي تو بستند كوفيان

آوردي آب رفته اسلام را به جو



از اين رو مي توان نتيجه گرفت در پيدايش و گسترش اسلام واقعي، رويدادهاي بعثت و غدير و عاشورا نقطه هاي عطف تاريخي مهمي به شمار مي آيند؛ چه غدير خم در واپسين حج پيامبر (ص) در سرزمين جحفه همانند نخستين روز نزول قرآن و بعثت پيامبر در جبل الرحمة خاستگاه بعثت امامت، در امتداد بعثت نبوت بود و فاجعه غم انگيز عاشوراي محرم سال 61 هجري نيز روز تجديد خاطره و احياي اين دو و نهضتهاي آزاديبخش اسلامي در سرزمينهاي اسلامي گرديد و به بهانه خونخواهي و حمايت از عاشوراييان انقلابهاي نجاتبخش آغاز شد و به بركت خونهاي مقدس دودمان علي (ع) به ثمر رسيد كه آخرين آنها انقلاب اسلامي ايران بود.