بازگشت

امامان شيعه يا پاسداران دين


امام به عنوان جانشين معصوم پيامبر (ص)، الگو و نمونه مجسم اسلام واقعي و برترين رهبري است كه در انديشه و عمل هيچگاه دچار اشتباه و خطا نمي گردد؛ در سايه ي الهامات غيبي و علم لدني سرشار به عنوان انسان كامل و كارشناس اسلام، افزون بر تفسير قرآن و تبيين سنت پيامبر (ص) با بيان و اجراي احكام به پاسداري از دين الهي و استمرار راه انبيا همت مي گمارد.

آشكارترين ابعاد وجودي امام پس از مقام باطني، ولايت كليه پاسداري از دين و ارزشهاي اسلامي است، و بحق علت مبقيه اسلام را در طول تاريخ، امامت تشكيل مي دهد. چه در طول تاريخ هزار و چهار صد ساله امامت، متاسفانه امامان شيعه به دليل ناآگاهي مردم و دنياپرستي برخي از مسلمانان و سوء استفاده فرصت طلبان و بيش از همه احساس مسئوليت آنان در حفظ دين و مسلمانان، تنها دو امام همام حضرت علي و امام مجتبي عليهماالسلام حدود 5 سال و 6 ماه زمام حكومت ظاهري و رهبري سياسي را در دست داشته اند؛ ولي همه امامان با وجود بر كنار بودن از مركز قدرت همواره به عنوان قطب و محور سياسي مذهبي نقش پاسداري، تعليمي و ارشادي خود را در جامعه ي اسلامي به خوبي عهده دار بوده اند و هميشه بيت، محبس و تبعيدگاه و بازداشتگاه اين بزرگان مركز آگاهيهاي سياسي، و مبدأ نهضتهاي اصلاحي، و پايگاه پيشگيري از انحراف خلفا و تحريف حقايق ديني و دفاع از اسلام معروف بوده است.

موضعگيري سياسي امامان معصوم در برابر قدرتهاي نامشروع و زمامداران خودسر اموي و عباسي جالبترين ابعاد زندگي ايشان را تشكيل مي دهد؛ چه اينكه از نظر عقيدتي امام همانند ساير افراد، بنده خدا و مكلف به مقررات شرعي و تكاليف ديني است كه با توجه به مقام امامت و پيشوايي امت، وظايف سنگين خود را با موازين عادي بايد انجام دهد و بيشترين تلاش را در راه احياي شريعت و حراست از دين به كار بندد و همانند ديگران، خير و شر و نفع و ضرر و مصالح و مفاسد امور را با علم عادي مي سنجيدند و مو به مو احكام و اخلاق اسلامي را پياده و اجرا مي كردند و به دليل همين ديدگاه همه گفتار و رفتارها و سكوت و تأييد ديگران به عنوان سنت ولوي و سند بياني و عملي و تقريري، براي شيعه حجت و اعتبار شرعي دارد و اطاعت بي چون و چرا و پيروي از فرمان امام بر همگان واجب و مخالفت با او، گناه كبيره و نابخشودني است؛ چنانكه امام هشتم در بخشي از حديث مفصل درباره امامت مي فرمايد: الامام امين الله في ارضه و حجته علي عباده و خليفته في بلاده الداعي الي الله و الذاب عن حرم الله. [1] .


پاورقي

[1] عيون الاخبار الرضا (ع) ص 123 - 120. امالي شيخ صدوق ص 402- 399. اکمال الدين صدوق ص 383- 380. تحف العقول ابن شعبه حراني ص 519 - 513.