بازگشت

امامت آخرين سير تكاملي بشر


برادران اهل سنت ما با توجه به معناي لغوي امام كه همان پيشوايي و مقتدا بودن است و كاربرد واژه امام و جمع آن ائمه در قرآن كريم به همين معنا نظير آيات: يوم ندعوا كل اناس بامامهم (اسراء 71) فقاتلوا ائمه الكفر (توبه 12) و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين (قصص 73) و جعلناهم ائمة يدعون الي النار (قصص 41) بدون توجه به آيات ديگر، مقام امامت امت را يك ضرورت اجتماعي و رهبري سياسي و از احكام فرعي عملي دين مي شمارند و تصدي اين مقام مردمي را حق هر عالم عادل مي دانند! و بر اين باورند كه به دليل پيشگيري از اختلال نظام جامعه و حفظ يكپارچگي امت، اطاعت از هر كس كه زمام امور جامعه اسلامي را در دست گرفت به عنوان ولي امر بر عموم مردم واجب است و به همين دليل براي امام شرطي جز اسلام و عدالت و مديريت و تدبير نمي شناسند؛ در حالي كه در فرهنگ شيعه، اصل امامت يكي از اصول اعتقادي و يك منصب الهي است كه با معرفي پيامبر (ص) و امام معصوم (ص) زمام امور ديني و دنيايي مردم را در دست مي گيرد، و مسئوليت راهنمايي و مرجعيت ديني، و رهبري و زعامت سياسي، و رهنموني و امامت مردم، و نگهباني و حراست دين، و سرپرستي و ولايت جهان هستي را به فرمان خدا و به جانشيني از پيامبر (ص) به عهده دارد؛ چنانكه خواجه نصير الدين طوسي در تعريف اسد و اخصر خود مي نويسد: «الامامة رياسة عامة في امور الدين و الدنيا» امامت، رياست همه جانبه بر امور دين و دنياست.

از اين رهگذر به اعتقاد شيعه، مقام امامت از جهت ارزشي، مقامي رفيعتر از منصب نبوت و رسالت و آخرين مرحله سير تكاملي انسان اسلام به شمار مي آيد، چه اينكه در آيه ي امامت مي خوانيم: و اذا بتلي ابراهيم ربه بكلمات فاتمهن، قال اني جاعلك للناس اماما، قال و من ذريتي؟ قال لا ينال عهدي الظالمين (بقره 124) اي پيامبر به يادآور هنگامي را كه پروردگار، ابراهيم (ع) را به آزمونها آزمود و بخوبي از عهده ي امتحانات برآمد، خداوند فرمود تو را براي مردم امام قرار دادم. او گفت: از نوادگانم نيز به امامت مي رسند؟ خداوند فرمود عهد و مقام من به ستم پيشگان نمي رسد!

چنانكه مي دانيم حضرت ابراهيم قهرمان توحيد نياي پيامبر ما و از انبياي اولوالعزم و شخصيت ممتاز ديني است كه نام او 69 بار در 25 سوره قرآن كريم به عظمت و نيكي ياد شده است و به بيان اين آيه خداوند حكيم پس از سربلندي آن حضرت از بوته ي آزمايشهاي سخت جان و مال و فرزند و اظهار لياقت و شايستگي پس از ساليان درازي كه داراي مقام عبوديت، نبوت، رسالت، و خلت در پيشگاه خدا بود به مقام والاي امامت مفتخر مي شود. چنانكه امام صادق (ع) مي فرمايد، ان اله اتخذ ابراهيم عبدا قبل أن يتخذه نبيا و ان الله اتخذه نبيا قبل ان يتخذه رسولا و ان الله التخده رسولا قبل ان يتخذه خليلا و ان الله اتخذه خليلا قبل ان يتخذه اماما فلما جمع الاشياء قال: اني جاعلك للناس اماما. [1] .

در پايان آيه، خداوند اعلام مي فرمايد كه امامت عهد من است و به گناهكاران واگذار نمي شود و تنها نوادگان معصوم ابراهيم علي نبينا و آله و عليه السلام شايسته اين مقام الهي خواهند بود.

اين مقام همان منصب الهي رهبري همه جانبه ي مادي، معنوي، جسمي، روحي ظاهري و باطني انسان پاكباخته و امام است كه در علم كلام شيعه با قاعده لطف، ضرورت وجود او در هر زمان اثبات و انتصابي بودن او از ناحيه ي خدا و عصمت و افضل بودن و برتري او در همه كمالات بشري و داشتن قدرت اعجاز از شرايط اصلي احراز اين مقام است كه با حضور و ظهور امام معصوم هيچكس بدون اجازه او حق حاكميت بر مردم را ندارد.


پاورقي

[1] جمعي از نويسندگان، تفسير نمونه، تهران دارالکتب الاسلاميه، 1369 ج 1 ص 321.