بازگشت

جمع بندي و نتيجه گيري تحقيق


پس از بيان كلياتي درباره جنبشهاي اجتماعي از نظر جامعه شناسي مي توان نكاتي را به عنوان نتيجه گيري درباره ابعاد جامعه شناسي نهضت امام حسين (ع) مطرح كرد: لازم به يادآوري است كه تشريح جزئيات اين مطلب به نوشتار مفصل و گسترده ديگري نياز دارد. اين مقاله مي كوشد به كليات و نكات اساسي اشاره كند. بنابراين توصيه مي شود، مطالعات آينده درباره اين موضوع به صورت تفكيكي و مفصل مورد نظر قرار گيرد و به صورت تطبيقي و مقايسه اي هر كدام از مباحث جامعه شناسي جنبشهاي اجتماعي درباره مراحل گوناگون نهضت امام حسين (ع) مورد نظر و تحقيق قرار دارد. مناسبتر اين است كه در تحقيقات آينده با توجه به تكيه گاه هاي جامعه شناسي تاريخي و جامعه شناسي سياسي به صورت جداگانه موضوع بررسي شود؛ چرا كه نهضت امام حسين را مي توان در 3 حوزه كلي با توجه به مباحث مذكور، مطالعه كرد. در ابتدا شرايط و زمينه ها و علل و عوامل مؤثر در پيدايش نهضت. در مرتبه دوم شكل گيري و وقوع حادثه كربلا و در مرتبه سوم تاثيرات و پيامدهاي نهضت پس از شهادت امام حسين (ع).

متكي بر مطالب فصول قبل، نكاتي را درباره نهضت امام حسين (ع) با تكيه بر رهيافت جامعه شناسي جنبشهاي اجتماعي و انديشه اجتماعي استاده شهيد مطهري مي توان به قرار ذيل فهرست نمود:

1- با توجه به اينكه قيام امام حسين (ع) نوعي كنش و رفتار جمعي و از سويي سازمان يافته و شكل گرفته بود و در نهايت در تغييرات اساسي اجتماعي مي كوشيده است، بنابراين يك جنبش اجتماعي تلقي مي شود.

2- با توجه به ويژگيهاي مشترك جنبش اجتماعي مي توان دريافت كه نهضت امام حسين (ع) از يك سو، داراي هدف مشترك بوده و از سوي ديگر داراي برنامه خاص و در مرحله سوم مبتني بر ايدئولوژي خاص است. هدف عمده نهضت حسيني امر به معروف و نهي از منكر، و برنامه خاص آن از طريق جهاد و شهادت، و ايدئولوژي حاكم بر نهضت اصول و مباني پوياي اسلام متكي بر فرهنگ شهادت است.

3- با توجه به انواع جنبشهاي اجتماعي، نهضت امام حسين (ع) از نوع جنبش انقلابي به شمار مي رود چرا كه خواستار دگرگوني و تغييرات اساسي در ساخت اجتماعي بوده است. البته از زاويه ديگر مي توان دريافت كه از نظر قلمرو هدف، نهضت امام حسين (ع) در درجه اول جهاني است چرا كه پيامدهاي آن را در قرنهاي متمادي مي توان مشاهده كرد و در درجه دوم اهدافي عام نيز داشته است كه علاوه بر هدفهاي خاص، تعاليم انساني و فطري نيز دارد.

4- با توجه به اصول جنبش اجتماعي (در نظريه آلن تورن) نهضت امام حسين (ع) داراي هويت بوده است چرا كه افراد اين نهضت، مشخص، و سخنگوي اين افراد، كه خود حضرت بوده نيز مشخص است، از سويي نيز قابل تأمل است كه نهضت حسيني مدافع چه گروهي بوده و منافع چه افرادي را مورد نظر قرار داشته است. با توجه به اصل ضديت مشخص است كه نهضت امام حسين (ع) در رويارويي با حركات ظالمانه و ضد اسلامي حكومت اموي خصوصا حكومت يزيد است كه سعي در نابودي نظام اسلامي داشته است.

با توجه به اصل همگاني بودن، مشخص مي گردد كه پيام حسيني به گونه اي گسترش و پيشرفت يافته بود كه پيروان ايشان با شناخت دقيق از ارزشها و پيامدهاي نهضت، خود را در مسير حركت قرار دادند.

5- با توجه به به كاركردهاي جنبش اجتماعي (با توجه به نظريه آلن تورن) نهضت امام حسين (ع) در درجه اول كاركرد رابط يا ميانجي بودن داشته است چرا كه از حماسه حسيني به عنوان رابط و واسطه اي ميان افراد و ساخت و حقايق اجتماعي عصر خويش بوده است و از طريق نهضت، حقايق اجتماعي به افراد تفهيم مي شده است.

در درجه دوم در مراحل گوناگوني مي توان به كاركرد ايجاد افزايش آگاهيهاي جمعي در نهضت امام حسين (ع) وقوف داشت كه عمده اين كاركرد را با توجه به بيانات حضرت در مكه و مدينه و در مسير كربلا و ايام عاشورا و تاسوعا مي توان ملاحظه نمود.

در درجه سوم نهضت امام حسين (ع) داراي كاركرد ايجاد فشار بوده است؛ چرا كه با استفاده از حركت مبتني بر فرهنگ جهاد و شهادت به نوعي بر نظام سياسي اموي فشار ايجاد شد كه پيامدهاي اين كاركرد را مي توان در جنبشهاي پس از عصر حيات امام حسين (ع) و حتي بلافاصله پس از شهادت ايشان در سخنرانيهاي حضرت زينب (س) مشاهده كرد.

6- از نظر مراحل جنبش اجتماعي با توجه به نظريه نيل اسملسر مي توان به طور خلاصه نكات برجسته اي از نظر تكوين و رشد نهضت امام حسين (ع) به صورت امري سازمان يافته و تشكل يافته ملاحظه كرد:

مجموعه مشكلات و مسايل اجتماعي - فرهنگي - سياسي ناشي از حكومت اموي را، كه از ساليان قبل، حتي از زمان وفات پيامبر اسلام (ص) آغاز شد، مي توان مجموعه شرايط مساعد ساختاري (مرحله اول) تلقي كرد و در نهايت مرگ معاويه و تقاضاي بيعت از سوي يزيد به عنوان مرحله دوم نهضت تصور مي شود. تقاضاي عموم مردم از حضرت امام حسين (ع) در رهبري مسلمانان در زمان معاويه و پس از مرگ معاويه خصوصا نامه هاي مردم كوفه به عنوان مرحله سوم قيام به شمار مي آيد. حادثه دعوت حاكم مدينه به صورت علني در گرفتن بيعت براي يزيد از امام حسين (ع) به عنوان حادثه و جرقه اي براي برانگيزاندن نهضت (مرحله چهارم) مي تواند تلقي شود. تصميم حضرت در ترك مدينه و بردن اهل بيت به همراه خويش و ايراد سخنان در مكه و بسيج ياران و اصحاب خويش در ترك مكه به سوي كوفه در مرحله نهايي نهضت است، مي توان با تجهيز سپاه و محصور كردن ياران امام حسين (ع) در كربلا و در نهايت حادثه خونين عاشورا خلاصه كرد؛ بدين معني كه شيوه نظارت و كنترل اجتماعي نهضت امام حسين (ع) از سوي نظام سياسي اموي از طريق اعمال زور و پايان دادن ظاهري قيام و به خاك و خون كشيدن امام حسين (ع) و ياران او بوده است.

7- موضوع ديگر به ارزيابي موفقيت جنبش اجتماعي مربوط است. اگر چه قيام حسيني در شكل ظاهري با شهادت امام حسين (ع) و ياران او به پايان رسيد ولي پس از آن مي توان به پيامدهاي اشاره كرد كه ما را در ارزيابي قيام امام حسين (ع) كمك مي كند.

با توجه به نظريه رالف ترنر و لوئيز كيليان مشخص مي شود كه عمده ترين راز موفقيت در ديد حضرت امام حسين (ع) بعد ارزشها بوده است؛ بدين معني كه نهضت بتواند ارزشهاي اسلامي را در جامعه احيا كند اگر چه از نظر بعد قدرت، هدف نهضت حسيني كسب قدرت نظام سياسي نبوده است و از سوي ديگر از نظر بعد مشاركت ملاحظه مي شود كه حضرت توجه خاص به ياران با وفا و آگاه و مطلع داشته است وليكن بعد ارزشها در نهضت امام حسين (ع) بسيار قابل توجه است و حضرت با اهداي خون پاك خويش پايه هاي فرهنگ اسلامي را در جامعه حيات ديگري بخشيد و نظام ارزشي اسلام كه پس از وفات حضرت رسول (ص) با توجه به انحراف خلفاي اموي از مسير اصلي خويش منحرف شده بود، احيا گرديد كه اين بعد ارزشي با توجه به اصل امر به معروف و نهي از منكر و نقش آن در نهضت حسيني به صورت اساسي قابل توجه است.

با توجه به نظر باتومور مي توان دو شرط اساسي موفقيت را در نهضت حسيني ملاحظه كرد: از يك سو نهضت داراي پيام و دكتريني بوده است كه حتي در طول تاريخ توانايي برانگيختن انسانها براي مبارزه با ظلم و ستم به صورت عام و مبارزه با نظام ضد اسلامي به صورت خاص داشته است. در درجه دوم مي توان ملاحظه كرد كه حضرت در مقطعي از زمان، توانايي تشكل و سازمان دادن افراد و ياراني را داشت اگر چه از لحاظ وسعت و افراد، تعداد آنها كم بود ولي در شهرهايي مثل كوفه و بصره برخي افراد در قالب تشكل و محافل و مجالسي سعي در پيروي از نهضت امام حسين (ع) داشتند. [1] .


پاورقي

[1] لازم به تذکر است مباحث فصل نهايي بصورت جمعبندي مي‏باشد خصوصا مباحث ششم و هفتم که مربوط به مراحل و رمز موفقيت نهضت امام حسين (ع) مي‏باشد به صورت مفصل نياز به تحقيقات و مقالات ديگري دارد که امکان دارد در سطور حاضر حق ادا نشود.