بازگشت

مسأله امر به معروف


عامل سوم امر به معروف است. اين نيز نص كلام خود امام است. تاريخ مي نويسد:

محمد حنفيه برادر امام در آن موقع دستش فلج شده بود، قدرت بر جهاد نداشت، از اينرو نتوانست امام را همراهي كند. امام وصيت نامه اي مي نويسد و به وي مي سپارد، در آن وصيتنامه پس از شهادت به يگانگي خدا و رسالت پيامبر، راز قيام خود را بيان مي كند.

«اني لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انّماخرجت لطلب الاصلاح في امة جدي اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي و ابي علي بن ابي طالب.»

ديگر در اين جا مسئله دعوت اهل كوفه وجود ندارد. حتي مسأله امتناع از بيعت را هم مطرح نمي كند. مسأله ديگري وجود دارد. اينها اگر از من بيعت هم نخواهند، ساكت نخواهم نشست. مردم دنيا بدانند كه: لم اخرج اشراً و لا بطراً...

حسين بن علي، طالب جاه نبود، طالب مقام و ثروت نبود، مرد مفسد و اخلالگر نبود، ظالم و ستمگر نبود. او يك انسان مصلح بود كه براي امر به معروف و نهي از منكر و عمل به سيره جدش و پدرش قيام كرد. [1] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 2؛ همچنين ياد داشتهاي استاد شهيد در جلد سوم.