بازگشت

شناسايي بعضي از آسيبها و علل آن در عصر امام حسين


علماي جامعه شناسي معرفت، قائلند كه غالب آراي كلامي و فلسفي، زمينه سياسي و اجتماعي دارد. نظر نويسنده اين مقاله نيز با چنين ديدگاهي مطابقت دارد.

در اسلام نيز مطرح شدن بعضي از مباحث كلامي و شكل گيري بسياري از فرق و مذاهب اسلامي معلول اختلافهاي سياسي صدر اسلام است.

همان طور كه با گذشت ايام، مسلمانان از زمان رحلت بيشتر فاصله مي گرفتند، شكاف بين امت، عميقتر و انحرافات ديني افزونتر مي شد تا جايي كه با سپري شدن كمتر از پنجاه سال، چنان آسيب و صدماتي به دين و باورهاي ديني وارد شده بود كه اسلام را نه تنها از محتوا تهي كرده، بلكه وسيله اي مناسب براي تداوم ظلم و جنايت بر توده ها قرار گرفته بود.

بررسي آسيبهاي وارد بر دين و باورهاي ديني مانند:

1- ظهور خوارج با عقايدي مخصوص به خود

2- تكفير منكران خلافت خلفا به عنوان يك اصل ديني

3- معتقدان به قدر (اختيار مطلق) از اسلاف معتزله مثل «معبد بن عبدالله جهني» (متوفي سال 80 هجري).

4- ترويج تفكر جبري

5- شيوع مرجئه گري و...

حجمي بيش از حد يك مقاله را مي طلبد كه در اين مقاله براي اختصار به ذكر دو نمونه اخير از آسيبهاي ايجابي و سلبي (جبرگرايي و مرجئه گري) در آن دوره، كه در سرنوشت اسلام به طور عموم و بويژه در شكل گيري حادثه كربلا نقش بسزايي داشته، اكتفا شده، تحقيق بيش از اين به توفيقي ديگر موكول مي شود.