بازگشت

خطيب خوب


در مقدمه ي جلد اول «سرمايه سخن» خطبا را به سه دسته تقسيم كرده است: اول: كساني كه از روي نوشته مي خوانند، دوم «حفظي» و سوم «ارتجالي» و آنگاه مي نويسد:

«بسياري از خطباي شرق و غرب، بدون فكر قبلي و تهيه موضوع، قدم جرأت بر پله منبر نداشتند، و دست روي ميز خطابه نمي گذاشتند. اگر افرادي بر آنها خرده گيري مي كردند، در پاسخ آنها مي گفتند: منبر خطابه و تريبون، مقدستر از آن است كه كسي بي سابقه، پاي جسارت بر آن و دست خسارت بر اين بگذارد و وقت شريف مردم را تضييع كند.

آنگاه نقل مي كند كه:

«يك اديب فرانسوي در تهران به عذر اينكه دو هفته بعد، عازم سفر است از يك سخنراني سه ربع ساعته عذر خواست و گفت: براي چهل و پنج دقيقه، سخنراني


لااقل چهل و پنج ساعت مطالعه لازم است...» [1] .

نويسنده ي سرمايه ي سخن آنگاه نقل مي كند كه:

«بسياري از بزرگان اهل منبر را مي شناختم كه هرگز بي مطالعه قدم به منبر نمي گذاشتند و حتي منابر خود را مي نوشتند.»

آنگاه درباره ي «خطيب ارتجالي» مي نويسد:

«... كسي است كه فكرهاي خود را قبلا مي كند و داراي ملكه اي مي شود كه مي تواند مطالب خوب را با الفاظ خوب بگويد. لازمه ي اين قدرت، معلومات مختلف فرهنگي، علمي، تاريخي، تفسير، حديث، روايت، درايت، فلسفه، عرفان، روان شناسي و جامعه شناسي است. كوتاه سخن، خطيب لايق و گوينده هنرمند كه مي خواهند مبلغ دين و بلندگوي مسلمان ها شود بايد «دائرة المعارف» باشد. «ابكار افكار» [2] به لباس الفاظ زيبا تزيين كند و آذين بخشد و به مقتضاي مقام ايراد كند. امروز به نام علم و دانش حس قبول و پذيرش كم شده، امور اعتقادي اگر بر پايه عقلي و مايه ي علمي متكي نباشد، مورد انتقاد واقع شده و استوار نماند. اگر گويندگان مذهبي، متوجه سنگيني و خطر مسؤوليت خود باشند، از گفتار بي بند و بار و نقل روايات بي اعتبار خودداري كنند، گويندگان بايد اهل درايت باشند، حسن انتخاب نشان دهند. ايمان و عقيده وقتي محترم است كه بر پايه ي دليل و برهان استوار باشد، اگر حقيقتي را با دليل دانستيم و روايتي برخلاف آن ديديم، اگر مي شود بايد به نحوي تطبيق دهيم و گرنه نبايد طرح كرد...»

«... قرآن كه مقطوع الصدور است، هر گاه ظاهر قرآن با دليل و برهان سازش نداشت، آيت تنزيل را به حكم درايت تأويل و حكمت قرآن را حفظ و رعايت مي كنيم...»

«... هزار سال پيش، از «سيد مرتضي» كه مفتي شيعه بود در زمينه ي اخباري كه در مدح و ذم پرندگان و زمين ها به عنوان قبول وحدانيت خداوند و ولايت علي عليه السلام يا كفر و دشمني آنها وارد شده، سؤال شد. وي فرمود: با آنكه اين روايات در كتب اصول و فروع آمده، ولي چون پرندگان و زمين تكليف ندارند، اين روايات مخالف عقل است و صحيح نيست...»

«... حاجي شيخ جعفر شوشتري در ملاقاتي كه با ناصر الدين شاه كرد ضمن سه


تقاضا، عموم شبيه گرداني ها و تعزيه گرداني ها را حرام اعلام كرد و مصرا درخواست داشت كه اقلا تعزيه عروسي قاسم كه خلاف شأن اسلام و دروغ محض است به هر قيمت شده جلوگيري شود...»


پاورقي

[1] اين سخن هر چند مبالغه آميز مي‏نمايد اما در مورد سخنراني‏هاي تخصصي علمي و فني، راست مي‏آيد.

[2] يعني فکرهاي بکر و نو.