بازگشت

بهره ي ما از انقلاب حسيني


نظر ما در اين فصل، اين است كه درسهايي را كه از قيام كربلا بايد گرفت، با آنچه را كه اكنون جامعه شيعه از آن دريافت مي كنند، مورد مقايسه قرار داده و از اين رهگذر به ميزان فهم جامعه خودمان و دريافت ديني آن آشنا گرديم.

بديهي است كه دريافت هر كس از هر واقعه، به نسبت درك و شعور اوست و ما اگر مي بينيم كسي با وصف دارا بودن گوهر گران قيمت، دچار فقر و بدبختي است، بطور روشن دريافت كنيم كه او به ارزش آنچه در دست دارد، واقف نيست؛ و يا ارزش آن را بطور مبهم درك كرده و في المثل مانند كودكان، تنها از درخشندگي و تلالؤ آن خوشنود و خرسند است!

وقتي سربلندي و عظمت روحي و بلند همتي امام حسين عليه السلام و همچنين ساير پيشوايان ديني را با روز و حال خودمان مقايسه كنيم، به خوبي مي فهميم كه ما پيشوايان ديني و حضرت حسين بن علي عليه السلام را به عنوان يك نور الهي كه «براي خود مي درخشند،» شناخته ايم؛ بدون آنكه توجه داشته باشيم اين نور، بايد زندگي ما را نيز روشن كند. ما عينا به آن مردمي مي مانيم كه با داشتن ذخاير و منابع و گوهرهاي گرانبها، از بيچارگي و فقر ناله مي زند.