بازگشت

عمرو بن قيس مشرقي


عمرو، به همراه پسر عموي خود در منزل بني مقاتل به محضر امام حسين عليه السلام وارد شد. در ابتدا عموزاده اش به امام گفت:


اين سياهي كه در محاسن شما مي بينم، از خضاب است يا موي شما بدين رنگ است؟ حضرت فرمود:خضاب است؛ موي ما بني هاشم زود سپيد مي شود. آيا براي ياري من آمده ايد؟

عمرو بن قيس گفت: «عائله ي زيادي دارم؛ مال بسياري از مردم نزد من است و نمي دانم كار به كجا مي انجامد. خوش ندارم امانت مردم از بين برود». پسر عمويش نيز همانند او پاسخ داد.

امام فرمود: «فانطلقا فلا تسمعا لي واعية، و لا تريا لي سوادا، فانه من سمع واعيتنا او راي سوادنا فلم يجبنا و لم يغثنا كان حقا علي الله عزوجل ان يكبه علي منخريه في النار»؛

پس از اين جا برويد تا فرياد ما را نشنويد و ما را نبينيد. همانا هر كس نداي ما را بشنود و يا ما را ببيند و پاسخ نگويد و به ياريمان نشتابد، سزاوار است كه خداوند او را به بيني در آتش افكند. [1] .


پاورقي

[1] ثواب الاعمال، ص 308، رجال الکشي، ص 113؛ بحارالانوار، ج 45، ص 84؛ منتهي المقال، ج 5، ص 112؛ موسوعة کلمات الامام الحسين عليه‏السلام ص 369.