بازگشت

آزمودن ياران


به هنگام غروب، امام يارانش را جمع كرد [1] ؛ آنان كه آن حضرت درباره شان فرمود: «در روي زمين بهتر و وفادارتر از شما نمي دانم» و «در حق من تقصير نكرديد و نمي كنيد». آن گاه به ايشان فرمود:

چون شب درآيد، شما را كه اصحاب و اتباع و دوستان و ياران منيد، برخيزيد و هر يك دست برادري و فرزندي از آن من بگيريد و برويد؛ زيرا كه هر كجا رسيد، شما را نيكو دارند و هيچ كراهتي نرسانند؛ مرا اين جا تنها بگذاريد كه مقصود اين جماعت منم و چون مرا يابند، بكشند و شما را هيچ تعرضي نرسانند؛ چون من كشته شوم، شما زنده بمانيد.

چون امام حسين عليه السلام اين سخنان را بيان كرد، برادران، اهل بيت و


اصحاب بر ايستادگي خود و دفاع از حضرت پاي فشردند. [2] .

هنگامي كه حضرت زينب از برادرش حسين عليه السلام درباره آزمودن ياران پرسيد، حضرت در پاسخ، او را اميدواري داد و فرمود:

«اما والله، لقد نهرتم و بلوتهم و ليس فيهم الاشوس الاقعس يستأنسون بالمنية دوني استئناس الطفل بلبن امه»؛

آنها را آزموده ام؛ انسان هايي سرافراز و بلند همت و مطمئن. شوق آنان به مرگ، كمتر از شوق كودك به شير مادرش نيست. [3] .


پاورقي

[1] همان، ص 196.

[2] الفتوح، ص 898 - 896.

[3] مقرم، مقتل الحسين عليه‏السلام، ص 219؛ موسوعة کلمات الامام الحسين عليه‏السلام ص 407.