بازگشت

علل اجتماعي، محيطي و جمعيتي


ويژگيهاي مهم شهري نيز در بروز انحرافات ميتواند نقش مهمي داشته باشد مثل مادي گرايي و نفع پرستي، فردگرايي و كاهش روابط صميمانه كه در شهرهاي سنتي بمراتب كمتر بوده است. دگرگوني سريع فرهنگي و اجتماعي و بروز تناقضات در هنجارها و رفتار اجتماعي از ديگر خصايص شهري است [1] .

برخي جامعه شناسان نيز معتقدند كه در مسائل اجتماعي مهمي چون فساد و جنايت، براي شناخت مسأله بايد با روش استقرايي در جستجوي علل عقلاني آن بود [2] .

البته شايان ذكر است كه به كار بردن كامل اين روش در مطالعات جامعه شناسي تاريخي همواره با محدوديتهاي جدي روبروست كه بيشتر از فقر منابع تاريخي و يا تناقضات در نقل روايات تاريخي و عوامل ديگري ناشي مي شود.

مقايسه اجمالي مراكز مهم عراق (كوفه) و شام و حجاز (مكه و مدينه) در عصر امام حسين (ع) و توجه امام (ع) به كوفه و نيز تمايل شيعيان كوفه به امامت علويان و رقابتهاي ديرينه اعراب يمني كوفه و شام، اهميت پايگاه كوفه را در عالم اسلام آشكارا نشان ميداد. در مورد وضعيت كلي كوفه ميتوان گفت كه هجوم و مهاجرت دسته هاي زيادي از مردم سرزمينهاي فتح شده به كوفه و نيز رواج بازار پر رونق بحث و جدل با وجود مهاجران مختلفي از كيشها و فلسفه هاي گوناگون، تأثير مهمي در شكلگيري تمايلات دروني و اخلاقي مردم كوفه داشته است و مردم كوفه عمدتا داراي خصوصياتي از اين قبيل بودند: احساسات تند، قابليت تحرك آني، عاقبت نينديشي، اخذ تصميم سريع و پشيماني فوري از تصميمات گرفته شده. [3] .

اين نكته نيز قابل توجه است كه بيشتر حاكمان شام كه از مدينه به دمشق مأمور مي شدند از قريشيها و مصريان بودند كه با زندگي اشرافي خو گرفته بودند و با قبايلي چون ربيعه در عراق و قيسيها در حجاز، درگيري هاي قبيله اي ديرينه اي داشتند [4] .

تاثير فتوحات اسلامي بويژه در كوفه نقش قابل توجهي داشت زيرا عمده قبايل عرب همچنانكه خليفه دوم تصريح كرده بود به هواي دستيابي به غنايم به اين منطقه مهاجرت كرده بودند، و نيز وجود دسته هاي نظامي چون «روادف» و اصولا تركيب اجتماعي قبايلي كه در جريان فتوحات نقش داشتند در اين رابطه گوياي بسياري از حقايق است، «بويژه اينكه حتي مرتدين جنگهاي اهل ارتداد در زمان خليفه اول نيز در اين فتوحات (به روايت طبري) شركت داشتند» و لذا بروز برخي عملكردهاي غير اسلامي از آنان بعيد به نظر نمي رسيد [5] .

به احتمال زياد در ابتداي امر، هدف از ايجاد كوفه بر كرانه غربي فرات، اختصاص اردوگاه ثابتي براي لشكريان اسلام بود، افزون براينكه قبايل ساكن در كوفه ناهمگون بودند، بنابراين ويژگي نامتجانس بودن جمعيت كوفه - كه متشكل از [6] اعراب يمني كه بيش از دوازده هزار نفر بودند، تعداد كثيري از مواليان و گروههايي به نام روادف كه فقط در هواي رسيدن به غنايم بودند - زمينه مناسبي را براي برقراري [7] نظامي، سياسي اجتماعي كه در آن استيلاي عربي در تفوق و برتري اسلامي، حل شود، فراهم ميكرد و لذا قدرت قبيله اي بايد در قدرت اسلامي حل شود. [8] .

با همه اينها، كوفه در واقع اصالت عربي نداشت و تازه بيشتر مهاجران ساكن در شهر، دسته هاي نظامي بودند كه در پي رسيدن به غنايم، آذوقه و رسيدن به زندگي بهتر، شركت در فتوحات را پذيرفته و لذا خصلتهاي نظامي گري كه عبارت از غرور، و عصيان و گرايش به برتري و سروري بر ديگران است در وجود آنان بسيار قويتر از ساير بلاد اسلامي بود. علاوه بر اينها عامل گرايش به تشيع در مردم عراق و خصوصا كوفه به اسلام آوردن قبايل عربي يمن مثل همدان و بني نخع برميگردد كه به نوبه خود عامل مهمي در تشيع مردم كوفه داشت و بزودي كوفه به صورت مركز تشيع درآمد. [9] بنابراين افزايش جمعيت اين مركز مهم - كوفه - رواج و گسترش نابرابريهاي اجتماعي و تهديد رفاه عمومي و نظامي بودن شهر، زمينه هاي مناسبي را براي انحرافات اجتماعي پديد آورده بود.


پاورقي

[1] مساواتي آذر: همان ص 108 و 109.

[2] همان: ص 173.

[3] شهيدي،جعفر: قيام امام حسين (ع)،...، ص 103- 100.

[4] همان: ص 95.

[5] طبري: تاريخ طبري، ترجمه پاينده، نشر اساطير، ج 1362، 2، ج 4، ص 1645 و 1646.

[6] لسترنج، جغرافياي تاريخي سرزمينهاي خلافت شرقي، ترجمه محمود عرفان، انتشارات علمي فرهنگي، ج 3، تهران 67، ص 127 و نيز: بلاذري ‏فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، نشر نقره، 1367، ص 274.

[7] بلاذري: فتوح البلدان،...، ص 394.

[8] خاکرند شکرا..: علل شکل ‏گيري خوارج،...، ص 41.

[9] جعفريان، رسول: جغرافياي تاريخي و انساني شيعه در جهان اسلام، انتشارات انصاريان، قم 71، ص 50 و 51.