بازگشت

محورهاي كلي آسيبها و انحرافات اجتماعي عصر امام


از ديدگاه جامعه شناسي، انحرافات اجتماعي، مفهومي وسيع دارند. انحرافات ممكن است، در يك تقسيم بندي مثبت يا منفي باشند. [1] انحرافات مثبت گونه اي از انحرافات است كه فردي با اطلاع كامل از حدود ارزش و اعتبارات حاكم بر جامعه پا فراتر ميگذارد و ارزشهاي نويني را مي آفريند كه ممكن است در تمام زمينه هاي زندگي اجتماعي باشد؛ مثل كار مقدسان در نظام ارزشهاي مذهبي، قهرمانان در نظام جنگي، رهبران در نظام سياسي و... [2] از اينرو اين نوع انحراف در واقع انحراف به معني واقعي آن نيست اما انحراف منفي از ديدگاه جامعه شناسي باعث پيدايش عوامل چندي ميگردد كه مهمترين آنها عبارتند از:

از هم گسيختگي نظم اجتماعي و نقض گسترده هنجارهاي اجتماعي، سردرگمي درباره ارزشها و هنجارها به دليل شدت انحراف، تغيير جهت دادن منابع و امكانات در امور غير مفيد و نيز بي اعتمادي مردم. [3] .

بنابراين با توجه به هنجارها و ارزشهاي حاكم بر جامعه اسلامي عصر امام حسين (ع)، كه خود انحراف بزرگي از هنجارهاي عصر نبوي به شمار مي آمد، از ديدگاه جامعه شناسي، قيام امام حسين (ع) عليه ارزشهاي منحط حاكم بر آن روزگار، موجب آفرينش ارزشهاي نويني شد كه بر دستورهاي الهي قرآن كريم و سيره أميرالمؤمنين (ع) و سنت پيامبر (ص) متكي بود و موجب گشت تا فضاي فكري و فرهنگي مناسبي پديد آيد تا بار ديگر ارزشهاي اصيل اسلامي احيا شود و با افشاي چهره پليد دستگاه اموي، علائم نارسايي و انحراف در جامعه اسلامي بيش از پيش از سوي امت اسلامي تشخيص داده شده تا پس از آن با تقويت و انسجام و همنوايي جامعه، راه حصول به تغييراتي بنيادين در ساختار نظام اجتماعي حاكم بر آن عصر هموارتر گردد.

محورهاي كلي انحرافات اجتماعي عصر امام حسين (ع) عبارت بودند از:

1- تحريف باورهاي ديني و بازگشت به ارزشهاي جاهلي و برتري روحيه قومي و قبيله اي بر ارزشها و هنجارهاي اصيل اسلامي.

2- انحراف جامعه اسلامي از مسيري كه پيامبر (ص) ترسيم كرده بود و فراموشي سيره آن حضرت.

3- حاكميت نظام سياسي فاسد اموي و بي عدالتي رهبران سياسي كه در تجمل و ثروت اندوزي و اشرافيت مادي و فساد اخلاقي، گوي سبقت از يكديگر مي ربودند و لذا براي حفظ موقعيت خويش، روشهايي جز اعمال زور و ارعاب تزوير به كار نمي بردند.

4- از دست دادن شخصيت اسلامي و پذيرش روحيه ذلت پذيري و تسليم در برابر حكومتگران فاسد اموي، مشكل بزرگ امت اسلامي بويژه پايگاه حساس كوفه بود علي رغم اينكه به امامت و برتري فضايل امام حسين (ع) بر ساير رهبران سياسي نيز آگاه بودند.

5- حركت انفعالي امت اسلامي در برابر بازگشت به ارزشهاي عصر جاهلي و عدم تلاش جدي در جهت پيشگيري و كنترل و نظارت اجتماعي بر انحرافاتي كه جامعه اسلامي را به سقوط حتمي ميكشاند و به عبارت ديگر، ترك عامل مهم امر به معروف و نهي از منكر و واگذاري اين وظيفه مهم اسلامي به يكديگر كه ثمره اي جز سقوط ارزشهاي الهي نداشت از ديگر آسيبهاي اجتماعي مهم اين عصر محسوب ميشد.

6- دنيا طلبي و گرايش به رفاه بويژه پس از فتوحات اسلامي عصر خلفا نيز اراده امت اسلامي را سست كرده بود و رقابتهايي كه بين دو كانون مهم عراق و شام وجود داشت، مزيد بر علل ديگر بود.

بنابراين قابل توجه است كه براي شخصيتي عظيم و الهي چون امام حسين (ع)، راهي جز قيام عليه اين انحرافات بزرگ اجتماعي، گرچه با شهادت خود و اسارت اهل بيتش، متصور نبود. در اين راستا عوامل متعددي به شهادت امام (ع) منجر گرديد كه مهمترين آنها عبارت بودند از:

طمع ملك ري (كه خواست قلبي عمر بن سعد علي رغم اكراهش از رويارويي با حسين (ع) بود)، طمع پول و دادن رشوه به رؤساي قبايل عرب بويژه در كوفه، مرعوب بودن عامه مسلمانان در برابر فشارهاي دستگاه اموي، ميل به جبران محبت يزيد كه ابن زياد در صدد جبران كدورت يزيد از پدرش در زمان ولايتعهدي بود، خبث ذاتي اشخاصي چون شمر، مستي، غرور، بدبختي و سبكسري يزيد و از همه بالاتر جهالت و فراموشكاري عامه مردم كه تاريخ شصت ساله خود را فراموش كرده بودند و گول ظواهر را مي خوردند [4] .


پاورقي

[1] ستوده، هدايت‏ا...: همان کتاب، ص 38-34.

[2] شيخاوندي، د: جامعه شناسي انحرافات و آسيب شناسي اجتماعي، نشر و پخش کتاب، تهران 1350، ج 1، ص 15.

[3] رابرتسون، يان: درآمدي بر جامعه،...، ص 200 و 201.

[4] مطهري، مرتضي، حماسه حسيني،...، ج 3، ص 49.