بازگشت

تطميع مردم به پول، مقام، جايزه


سومين عاملي كه باعث شد تا مردم براي رفتن به كربلا و مقابله و رويارويي با امام حسين انگيزه پيدا كنند، پول ها و وعده پست ها و مقام هايي بود كه از سوي عبيدالله به مردم ـ به ويژه اعيان و شخصيت هاي كوفه ـ داده شد. آن پول ها، آن قدر مردم را شتاب زده كرد كه براي دريافت آن بر يك ديگر پيشي مي گرفتند!! هم چنين براي دريافت آن پست ها به گونه اي مست و «لايعقل» گرديده بودند كه آزادي فكر و انديشه از عواقب امر را از آن ها گرفته بود.

بدين جهت اين وعده ها بسيار كارساز بود؛ اگرچه براي بسياري از آن ها جز ضرر و زيان، سود ديگري نداشت.

از جمله افرادي كه سخت شيفته قدرت و مقام شد عمر بن سعد بود. وي به خاطر از دست ندادن حكومت «ري» آماده چنين كاري شد.

مجلسي مي نويسد: عبيدالله بن زياد ـ كه از نامه امام حسين به شدت خشميگين شده بود ـ نگاهي به عمر انداخته و به او دستور داد تا به جنگ امام حسين (ع) بيرون رود و اين در حالي بود كه ولايت «ري» را به او واگذار كرده بود، ولي عمر بن سعد عذر آورد. ابن زياد گفت: پس فرمان حكومت «ري» را به ما برگردان.

عمر سعد، درخواست مهلت كرده روز ديگر از ترس اين كه مبادا ولايت ري از دستش گرفته شود، رفتن به كربلا را پذيرفت. [1] .

هم چنين شمر بن ذي الجوشن و آن ده نفري كه بدن امام حسين را زير سم اسب گرفتند در انتظار جايزه از عبيدالله بن زياد [2] و يزيد بن معاويه بودند.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج44، ص384.

[2] لهوف، ص115.