بازگشت

غرض گوستاولبون در تاريخ تمدن


چنانچه اين كذب صريح و افتراء آشكار را (گوستاولبون فرانسوي) در تاريخ تمدن اسلام به ساحت قدس رسول الله صلي الله عليه و آله نسبت داده است كه از راهب بحيرا در سفر شام تورات ياد گرفت در صورتي كه مدت بسيار كمي و چند ساعت بيشتري به راهب نامبرده مهمان نبوده اند و علاوه كدام تاريخ و درك دام كتاب سيره ي رسول الله صلي الله عليه و آله اين مطلب را كسي نگارش داده است تا آقاي (گوستاولبون) آن كذب محض را در حق رسول الله صلي الله عليه و آله نوشته است و از تأليف كتابي به نام (تاريخ تمدن) منظوري [1] جزء اين كه آن چند كلمه دروغ واضح و كذب محض را در آن بگنجاند نداشته است بلكه به ساحت قدس رسول الله صلي الله عليه و آله و به تاريخ زندگاني روشن آن يگانه منجي عالم بشريت بتواند لكه ي سياهي وارد سازد ولي غافل بوده كه به ادعاء دروغي لباس صدق و راستي نتوان پوشانيد.


شيخ امام فقيه قطب الدين راوندي (ره) در كتاب «الخرايج و الجرائح [2] « نقل كرده از محمد بن ميمون گويد: در محضر حضرت رضا عليه السلام بودم و هنوز آن حضرت به خراسان تشريف نبرده بود و سفري به مكه فرمود من نيز در خدمت آن حضرت بودم چون خواستم مراجعت كنم خدمت آن حضرت عرض كردم كه مي خواهم به مدينه بروم كاغذي براي ابوجعفر محمد تقي جواد عليه السلام بنويسيد تا من ببرم امام تبسمي فرمود و نامه نوشت پس من روانه ي مدينة شده و آن نامه را آوردم و در آن وقت چشم هاي من نابينا شده بود پس موفق خادم حضرت امام محمد تقي عليه السلام را آورد در حالي كه در گهواره جاي داشت پس من نامه را به آن جناب دادم امام عليه السلام به موفق فرمود كه مهر از نامه بردار و كاغذ را باز كن پس موفق مهر از كاغذ برداشت و آن را مقابل آن حضرت گشود پس امام عليه السلام آن را ملاحظه كرد آنگاه به من فرمود: اي محمد احوال چشمت چگونه است عرض كردم ياابن رسول الله صلي الله عليه و آله چشمم عليل شده و بينائي از آن رفته چنانچه مشاهده مي فرمائي.

فرمود: نزديك شو، نزديك آن حضرت رفتم پس دست مبارك خود را به چشم هاي من كشيد و چشمان من به حال خود برگشت آن طور كه صحيح بود پس من دست و پاي آن حضرت را بوسيدم و از


خدمتش بيرون آمدم در حالي كه بينا بودم.

امام عليه السلام در حالي كه در گهواره است نامه را مي خواند و اعجاز و كرامت از دست مباركش صادر مي شود آيا احتياج دارد كه نوشتن و خواندن را ياد بگيرد؟ آيا مثل مردم عاديست؟ آيا مانند خلفاي ظاهري است كه از سائر اشخاص نوشتن و خواندن ياد بگيرد؟ و خليفه ي انتخابي مردم باشد.


پاورقي

[1] سيد استاد مجاهد اکبر ما مرجع عالم اسلامي آيةالله العظمي آقاي خميني نزيل نجف اشرف ادام‏الله‏ظله الوارف که با مجاهدات خويشتن آبروي علماي اعلام شيعه را حفظ کرد کرارا مي‏فرمود: گوستاولبون تاريخ تمدن را با آن خوبي براي جلب مسلمانها تأليف نکرده مگر اين که آن کذب محض را به ساحت اقدس رسول‏الله (ص) نسبت بدهد و آن افتراء را در آن کتاب بگنجاند.

[2] الخرايج مطبوع با اربعين مجلسي (ره) ص 207.