بازگشت

مورد عفو قرار گرفتن معلق و عقاب بر معصيت محقق است


اشكال كننده متوجه اين مطلب نشده كه گريه بر مصائب سيدالشهداء (ع) و عزاداري بر آن حضرت و زيارت قبر مبارك آن امام مظلوم (ع) از جمله ي مصاديق اسباب عفو الهي است كه عموم اماميه (رض) قائل به آن بوده و خداوند اشخاصي را كه مرتكب گناهان كبيره شده و بدون توبه از دنيا رفته اند از باب تفضل اگر بخواهد آنها را آمرزيده و مي بخشد


و مورد عفو خود قرار مي دهد و اين كار را از باب رحمت و تفضل خود به عمل مي آورد چنانچه مي فرمايد:

ان الله لا يغفران يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء [1] .

ولي به اين نكته بايد كاملا توجه كرد: از اين عفو و غفران اغراء به معصيت لازم نمي آيد زيرا مورد عفو قرار گرفتن بسته به خواست خداونديست و معلق به مشيت الهي بوده و مشروط به امريست كه حاصل شدن آن معلوم نيست.

از كجا مكلف قطع دارد كه اگر به سيدالشهداء عليه السلام گريه كردم و قبر مباركش را زيارت نمودم قطعا مورد عفو الهي قرار خواهم گرفت؟ چون عفو كردن خدا معلق و بسته به خواست خداست و ممكن است مشيت الهي قرار نگيرد و خداوند نخواهد و نيامرزد و مورد بخشش خود قرار ندهد.

ولي در ارتكاب معصيت استحقاق عقاب بر آن قطعي است و معلق و مشروط به امر غيرمعلوم الحصول نيست بلكه محقق بوده و حصول استحقاق عقاب بر معصيت قطعي است و مكلف با ارتكاب به معصيت به عقاب يقين دارد چطور مي تواند بر امر محقق قطعي اقدام كند به اميد حصول امر معلق مشروط غيرمعلوم الحصول كه شايد به آن امر مشروط


به مشيت الهي نائل شود.

پس بر اشخاصي كه ثواب گريه و زيارت سيدالشهداء عليه السلام را بر مردم بيان مي كنند لازم است اولا خودشان اين مطلب را كه در دفع اشكال مذكور بيان شد بفهمند و ثانيا به مردم نيز آن را بفهمانند و آنها را حالي كنند: در معصيت عقاب قطعي و محقق است و در گريه و زيارت حصول ثواب معلق و مشروط به مشيت خداوندي و قبول بوده و بسته به خواست خداست و هيچ وقت عاقل نمي تواند يك امر قطعي را به عمل بياورد به اميد حصول يك امري كه قطعي نبوده و بسته به خواست خداوندي و قبول اوست و اميد هست كه خداوند از روي تفضل و رحمت واسعه ي خود قبول فرموده و عفو فرمايد ولي مكلف هرگز به حاصل شدن آن قطع ندارد.

و لذا شيخ استاد كاشف الغطاء (قدس سره) چنانچه نقل خواهد شد در جواب سئوال كننده فرموده: اگر ذكر اخبار ثواب فقط باشد در آن بزرگترين اغراء است. يعني ناقل فقط نقل ثواب كه در اخبار وارد شده آنها را بيان كند و به مردم عامي نفهماند كه حصول آن ثوابها و آمرزش گناهان مشروط به مشيت الهي و قبول آن اعمال در درگاه خداونديست و كسي قطع به آن نمي تواند پيدا بكند كه در حق او حاصل خواهد شد و اما اگر به معصيتي مرتكب بشود به مجرد ارتكاب مستحق عقاب بوده و عقابش قطعي است و هرگز مشروط به چيزي نيست و چطور عاقل بر امر محقق قطعي اقدام مي كند به جهت اميد حصول يك امري كه بسته به خواست خداست و غير معلوم الحصول است.



پاورقي

[1] النساء- 51.