بازگشت

حرفهاي ناهنجار عمرو بن سعيد


والي مدينة عبارت از عمرو بن سعيد بن عاص الاشدق است چنانچه طبري و ديگران نوشته اند و بسيار مرد قسي القلب و درشت كردار و قبيح رفتار و زشت گفتار بوده و خبر شهادت سيدالشهداء (ع) را كه ابن زياد به وي در مدينة فرستاد و او امر كرد منادي در كوچه هاي مدينة ندا كرده و خبر قتل امام (ع) را اعلان نمود و صداي ناله و شيون از خانه هاي بني هاشم از مخدرات و بانوان هاشميات بلند شد و صداي آنها به خانه ي عمرو بن سعيد رسيد خنديد و به قول عمرو بن معديكرب متمثل شد:



عجت نساء بني زياد عجة

كعجيج نسوتنا غداة الارنب



[1] .

و بعد گفت: واعية بواعية عثمان. و رو به قبر مبارك رسول الله صلي الله عليه و آله كرده و اين جسارت را كرد: (يوم بيوم بدر يا رسول الله فانكر


عليه قوم من الانصار).

اين كلمات و شماتت صادره از او كفر و ملعنت عمرو را آشكارا مي سازد و نشان مي دهد كه بني أمية در صدد انتقام جوئي از رسول الله صلي الله عليه و آله بوده اند و چون نتوانستند از خود رسول الله صلي الله عليه و آله انتقام گيرند [2] بعد از وي از اميرالمؤمنين و صديقه طاهرة و امام حسن مجتبي و سيدالشهداء عليهم السلام به مقام انتقام آمده اند.

و اين عمرو همان شخص است كه ابن حجر هيثمي در مجمع الزوائد ج 5 ص 240 و تطهير الجنان كه درهامش الصواعق المحرقة ص 141 چاپ شده از ابوهريره نقل كرده كه قال سمعت رسول الله صلي الله عليه و آله يقول: ليرعفن علي منبري جبار من جبابرة بني أمية فيسيل رعافه و قد رعف عمرو بن سعيد و هو علي منبره صلي الله عليه و آله حتي سال رعافه.


پاورقي

[1] ثورة الحسين- ص 231 ط- 4- بيروت. تاريخ طبري- 357 -346 :4- و تاريخ کامل 300:3.

[2] چون رسول‏الله (ص) بعد از هجرت به مدينه اساس دولت اسلامي را بنيان‏گذاري فرمود و حکومت اسلامي قوي شد و لذا بني‏أمية و سائر منافقين نتوانستند آزاري برسانند ولي در پي فرصت بودند و بعد از رسول‏الله (ص) حکومت و رياست را که منافقين به وسيله‏ي مجلس سقيفه‏ي بدست آوردند و يگانه حامي اسلام و قرآن اميرالمؤمنين (ع) بود از آن حضرت به مقام انتقام آمدند.