بازگشت

بررسي به مطالبي كه صاحب قاموس بيان كرده


فيروزآبادي بعد از اين تفاصيل باز گويد: و قول رسول الله (ص) علماء امتي كأنبياء بني اسرائيل و في لفظ: علماء هذه الامة انبياء سائر الامم و ان كان في اسناده مقال لكن يستأنس به فيما ذكرناه.

به كلمات فيروزآبادي كه تا اينجا خلاصه ي ترجمه و يا عين لفظش نقل شد بررسي و تحقيق شود كه از نظر دقت صحيح است يا نه؟ و پس از آن مراد از (آل محمد) چنانچه گذشت در نزد شيعه ي اماميه كه در تمامي عقائد و اقوال و در احكام به اهل بيت اطهار عليهم السلام رجوع كرده و از آن حضرات اخذ كرده اند چيست؟ خواهيم پرداخت.


فيروزآبادي گفته: كه خدا در قرآن كريم به ما امر فرموده كه به رسول الله صلي الله عليه و آله صلوات بفرستيم ولي نسبت به آل رسول الله (ص) در كتاب امر به صلوات نفرموده است.

اين فرمايش وي درست نيست زيرا خداوند در آيه ي شريفه: يا أيها اليذن آمنوا صلوا عليه.... امر به صلوات به رسولش فرموده و آيه بر آن دلالت مطابقي دارد و آيه ي شريفه لازم گرفته صلوات بر (آل) را بادلالت التزامي چون مسلمين بعد از نزول آيه چنانچه در احاديث كثيره نقل كرده اند از كيفيت صلوات از رسول الله (ص) سئوال كردند فرمود به من صلوات بگوئيد و آل محمد را ضم بر آن كنيد و اين اتفاقي ميان سني و شيعه است گرچه سنيها در مقام عمل با فرمايش پيغمبر (ص) موافقت ندارند و مخالفت مي كنند پس صلوات بر پيغمبر (ص) لازم گرفته كه صلوات بر (آل) نيز گفته شود و الا صلوات دم بريده و برخلاف دستور رسول الله صلي الله عليه و آله خواهد شد پس آيه ي شريفه بالالتزام دلالت دارد كه صلوات بر (آل) نيز با صلوات بر نبي صلي الله عليه و آله و سلم ذكر شود و در آيه ي شريفه فقط رسول الله (ص) ذكر شده اشاره به اين است كه (آل رسول الله ص) مانند خود رسول الله صلي الله عليه و آله هستند و مثل يك نفس مي باشند رسول الله صلي الله عليه و آله از (آل) است و (آل) از رسول الله صلي الله عليه و آله اند فرقي ندارند به منزله ي نفس واحده هستند.

در صحيح مسلم در كتاب صلاة در باب صلاة بر نبي (ص) بعد از تشهد و همچنين در صحيح بخاري در تفسير سوره ي احزاب با طرقي نقل


كرده اند كه تواتر دارد:

قلت يا رسول الله اما السلام عليك فقد عرفناه و اما الصلاة عليك فكيف هي؟ فقال: قولوا اللهم صل علي محمد و آل محمد كما صليت علي ابراهيم و آل ابراهيم.

و لذا آيه ي شريفه: صلوات لازم گرفته كه (آل محمد) مانند خود رسول الله (ص) افضل امت باشند و براي آنها منزلت و مرتبه اي است كه مانند خود پيغمبر اكرم (ص) مستحق صلوات هستند كه خداوند امر فرموده به پيغمبر (ص) و آل آن حضرت با هم صلوات گفته شود و از هم هيچ وقت جدا نشوند و لذا به اعتراف خود آقاي فيروزآبادي چنانچه كلماتش گذشت (آل محمد) در مرتبه ي انبياء و در درجه ي مرسلين هستند. و از اموري كه كشف از بطلان قول فيروزآبادي مي كند كه ادعا كرده آيه ي شريفه دلالت بر صلوات گفتن بر (آل محمد) را ندارد اذعان يكي از متعصبين علماي اعلام اهل سنت و اعترافش بر دلالت آيه ي شريفه به موضوع نامبرده مي باشد و او عبارت از ابن حجر مكي است كه در كتاب خود صواعق كه به گمان خويش در رد شيعه تأليف كرده [1] اقرار به دلالت


آيه نموده و خوب است عين عبارات وي از صواعق نقل شود [2] تا معلوم گردد خداوند چطور مطلب حق را به قلم يك نفر عالم متعصب سني جاري كرده است:

سؤالهم بعد نزول الاية و اجابتهم باللهم صل علي محمد و علي آل محمد الي آخره دليل ظاهر علي ان الامر بالصلاة علي أهل بيته و بقية آله مراد من هذه الاية و الالم يسألوا عن الصلاة علي أهل بيته و آله عقب نزولها و لم يجابوا بما ذكر فلما اجيبوا به دل علي ان الصلاة عليهم من جملة المأمور به و انه (ص) [3] اقامهم في ذلك مقام نفسه لان


القصد من الصلاة عليه مزيد تعظيمه و منه تعظيمهم و من ثم لما أدخل من مر في الكساء قال: اللهم انهم مني و أنا منهم فاجعل صلاتك و رحمتك و مغفرتك و رضوانك علي و عليهم و قضية استجابة هذا الدعاء ان الله صلي عليهم معه فحينئذ طلب من المؤمنين صلاتهم عليهم معه (بعد ابن حجر حديث لا تصلوا علي الصلاة البتراء- را نقل كرده كه قبلا ما نقل كرديم و گويد:)

و لا ينافي ما تقرر حذف الال في الصحيحين قالوا: يا رسول الله كيف نصلي عليك؟قال: قولوا: اللهم صل علي محمد و علي ازواجه و ذريته كما صليت علي ابرهيم الي آخره لان ذكر الال ثبت في روايات أخر و به يعلم انه (ص) قال ذلك كله فحفظ بعض الرواة ما لم يحفظه الاخر ثم عطف الازواج و الذرية علي الال في كثير من الروايات يقتضي انها ليسا من الال الخ...

پس معلوم شد كه خداوند در قرآن كريم امر به صلوات بر (آل) را فرموده و آيه ي صلوات با دلالت التزامي بر آن دلالت دارد.

بعد فيروزآبادي گويد: آل الرجل در لغت عرب خواص نزديكان وي مي باشند.


پاورقي

[1] به صواعق ابن حجر ردهاي زياد از علماي شيعه نوشته‏اند و قاضي نورالله شهيد قدس‏سره نيز کتابيبه نام صوارم مهرقه تأليف فرموده و طبع شده و با حسن‏وجه ابن حجر را رد کرده ولي ناگفته نماند که ابن حجر در صواعق به مطالبي اقرار کرده که بر نفع شيعه تمام شده چنانچه اعترافي که راجع به دلالت آيه بر صلوات بر (آل) نموده بهتر شاهد بر مدعاي ماست و آنچه در آخر کلامش اعتراف کرده که ازواج و ذريه داخل (آل) نيستند موافق اعتقاد ماست و از فضائل اهل‏بيت اطهار (ع) بقدري نقل کرده که کتابي مستقلا جمع آوري و طبع شده است.

[2] صواعق ص 87 در ذيل آيه‏ي شريفه: ان الله و ملائکته يصلون علي النبي....

[3] تعجب است در عين اين که اقرار مي‏کند که آيه دلالت بر صلوات بر (آل) را نيز دارد و پيغمبر (ص) دستور داده و تعليم فرموده که بر (آل) نيز صلوات گفته شود با اين حال در صلوات نوشتن باز (آل) را ترک کرده و حذف مي‏کنند و لذا آيةالله علامه (ره) کتابي تأليف فرموده و در آن اثبات کرده که اهل سنت در اغلب آنچه از آيات قرآن مجيد استفاده مي‏شود مخالفت کرده‏اند رجوع شود به تعليقات آخر کتاب.