بازگشت

انكاري از صاحب قاموس


بسيار تعجب آور است كه فيروزآبادي صاحب كتاب قاموس در لغت در كتاب: (الصلات و البشر في الصلاة علي خير البشر) [1] اقرار كرده كه رسول الله (ص) اعلام و تعليم فرموده: كه در صلات بر او صلات بر آل را علاوه شود با اين حال باز خودش در همان كتاب و سايرين وقتي كه صلوات در موقع ذكر كلمه ي (رسول الله) يا در مقابل اسم مبارك آن


حضرت مي نويسند اين جملات را نگارش داده اند (صلي الله عليه و سلم) و (آل) را حذف مي كنند بعد فيروزآبادي در همان صفحه از كتاب نامبرده شروع به تفاصيلي كرده كه از جهتي به حق اعتراف نموده و از طرف ديگر دچار اشتباهاتي شده كه سراپا باطل و حرفهاي لاطائل است آنجا كه گويد:

فلتعلم ان الله عز شأنه أمر بالصلاة علي رسول الله (ص) و لم يأمر بالصلاة علي آله في الكتاب و انما جاء الاعلام في تعليم رسول الله (ص) ايانا الصلاة عليه بزيادة الصلاة علي الال تا اين كه گويد:

ثم اعلم ان آل الرجل في لغة العرب خاصته الاقربون اليه و خاصة الانبياء و آلهم هم الصالحون العلماء بالله من المؤمنين و قد علمنا ان ابراهيم كان من آله انبياء و رسل.

بعد تفصيلي نگارش داده كه قريب به اجمالش اين است: مراد از آل محمد علماء صالحين از امت است كه آنها از خواص پيغمبر اكرم (ص) مي باشند و در صلوات مأثوره: اللهم صل علي محمد و آل محمد كما صليت علي ابراهيم و آل ابراهيم... الخ.

از آل ابراهيم انبياء و رسل بودند مثل اسحق و يعقوب و يوسف و انبيائي كه از نسل ابراهيم آمده اند و نظر بر اين كه در اين امت نبوت ختم شده و باب تشريع احكام مسدود گرديده به اين مناسبت رسول الله (ص) از خداوند خواسته براي آل محمد مرتبه ي نبوت باشد گرچه آل او نمي توانند تشريع احكام نمايند چون منصب نبوت ندارند پس از كمال رسول الله


(ص) است كه آل خود را در رتبه به انبياء ملحق كرده است.

و رسول الله (ص) بر ابراهيم عليه السلام مزيت دارد كه شرع وي نسخ نمي شود ولي از شرايع ابراهيم عليه السلام نسخ شد و رسول الله (ص) تعليم صلوات را به ما به اين صورت كه آل او را در صلوات به خودش ضم شود بيان نفرموده مگر از طريق وحي الهي و دعوت رسول الله (ص) در اين باره باجابت رسيده است.

پس ما قطع داريم كه در اين امت اشخاصي هستند كه درجه ي آنها به درجه ي انبياء در نبوت ملحق شده است ولي حق تشريع احكام را ندارند و خداوند رسول الله (ص) را گرامي داشته كه آل او را شهداء بر امم انبياء قرار داده چنانچه انبياء را بر امت هاي خودشان شهداء قرار داده.

بعد خداوند تخصيص داده بر اين امت يعني علماء آنها را كه به آنها تشريع فرموده اجتهاد در احكام را و مقرر فرموده كه آنچه نظر آنها در اجتهادشان بر آن مؤدي بشود آنها به مؤداي آن هم خودشان و هم مقلدين شان عمل نمايند چنانچه حكم شرايع انبياء و مقلدين آنها اين طور بود.

پس خداوند اجتهاد را در اين امت به منزله ي وحي در انبياء بني اسرائيل قرار داده و براي آل محمد كه عبارتند از مؤمنين علماي اين امت مرتبه ي نبوت نزد خداوند تعالي است كه در آخرت ظاهر مي شود و در دنيا همين مقدار اجتهاد مشروع مي كنند و در دين و احكام اجتهاد نمي كنند مگر به امر مشروع از جانب خداوند تعالي.


و هرگاه اتفاق افتاد كه يكي از اهل بيت به اين مرتبه از علم و اجتهاد نائل شد براي آنها اين مرتبه وجود دارد مانند حسن و حسين و جعفر و نظائر آنها از اهل بيت كه جمع كرده اند ميان (اهل) و (آل) را و خيال نشود كه مراد از (آل محمد) عبارت از اهل بيت پيغمبر (ص) بالخصوص اند زيرا اين ادعا نزد اهل لغت نبوده و عرب آن را نمي شناسد بلكه (آل) عبارت است از: خاصة الرجل و احباؤه: بتخفيف الباء الموحدة.

و خداوند تعالي مي فرمايد: أدخلوا آل فرعون [2] ... و مي فرمايد: اعملوا آل داود شكرا [3] ...


پاورقي

[1] الصلات و البشر ص:- 80- ط دمشق.

[2] غافر- 46.

[3] سباء- 13.